99 1568 100 1 antimony /ˈæntɪməni/ /ˈæntɪməni/معنی: سنگ سرمه، انتیمون، توتیای معدنیمعانی دیگر: (شیمی - فلزشناسی) آنتیموان (عنصر شیمیایی نقره فام و زودشکن و دارای ساختمانی بلورین - نشان آن: sb، وزن اتمی: 121/75، شماره ی اتمی: 51، نقطه ی گداز: 630/5c) بررسی کلمه antimony اسم ( noun )مشتقات: antimonial (adj.), antimonial (n.)• : تعریف: a chemical element that has fifty-one protons in each nucleus and forms a brittle bluish white metal crystal, used in hard alloys, electrical components, and medicines. (symbol: Sb) واژه antimony در جمله های نمونه 1. butter of antimonyکرهی آنتیموان2. Antimony abounds in out country. [ترجمه ترگمان]Antimony فراوانی در کشور وجود دارد [ترجمه گوگل]آنتیموان در خارج از کشور فراوان است [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. In addition to producing antimony sulphide concentrate, gold and silver are produced as by-products. [ترجمه ترگمان]علاوه بر تولید antimony sulphide، طلا و نقره به عنوان محصولات جانبی تولید میشوند [ترجمه گوگل]علاوه بر تولید کنسانتره آنتیموان سولفید، طلا و نقره نیز به عنوان محصولات جانبی تولید می شوند [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 4. These include lead and antimony, nickel, manganese and zinc, and bismuth and iron. [ترجمه ترگمان]این مواد شامل سرب و antimony، نیکل، منگنز و روی، و bismuth و آهن هستند [ترجمه گوگل]اینها شامل سرب و آنتیموان، نیکل، منگنز و روی و بیسموت و آهن است [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 5. The first was antimony trioxide which produces a water-clear glass. ... مترادف antimony سنگ سرمه (اسم)antimonyانتیمون (اسم)antimonyتوتیای معدنی (اسم)antimony معنی عبارات مرتبط با antimony به فارسی antimony glanceرجوع شود به: stibnite antimony potassium tartrateرجوع شود به: tartar emetic antimony trisulfide(شیمی) تری سولفید آنتیموان (sb2s3) | antimony glance | antimony potassium tartrate | antimony trisulfide | antimonyl | antineuritic | معنی antimony در دیکشنری تخصصی antimony[شیمی] آنتیموان - عنصر شیمیایی نقره فام و زودشکن و داراى ساختمانی بلورین[برق و الکترونیک] انتیموان عنصر فلزی با عدد اتمی 51 و وزن اتمی 121/75 . به عنوان آلاینده ی دهنده برای تبدیل سیلسیم به ماده ی نوع ان به کار می رود . همچنین ترکیب آنتیمونیدایندیم از آن ساخته می شود که یک نیم رسانای مهم در مقاومتهای مغناطیسی و آشکار سازهای زیر قرمز است . Antimony blende[زمین شناسی] کرمسیت antimony trioxide[پلیمر] تر اکسید آنتیموان، ماده افزودنی است که به رزین پلی استری که حاوی یک ماده هالوژن مثل برومید باشد خاصیت کند کنندگی حریق میدهد. Antimoiny | Sb | Sb | Antimony[زمین شناسی] آنتیموان ، سنگ سرمه ،توتیاى معدنى ،آنتیمون - ترکیب شیمیایی :Sb - سیستم تبلور:تری گونال - رده بندی: عنصر - رخ:خوب،مطابق با سطح /0001/ - جلا:فلزی - شفافیت: کدر(اپاک) - اشکال ظاهری:بلور،آگرگات خوشه ای گاهی تابان - ژیزمان:کمیاب ; آلمان غربی ، فرانسه ، چک اسلواکی ، سوئد ، پرتغال ، استرالیا ، برنه و... - رنگ کانی : سفید قلعی - رنگ خاکه: خاکستری رسوبی - پاراژنز :استیبین،برتیریت ،آلمونیت و... - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها: رمبوئدر،ورقه ای ضخیم - شکست آن به صورت ناصاف است. نام آن یک اسم تاریخی است. - سختی: 3 - 3.5 - چگالی : 6.6 - 6.7 Gray antimony[زمین شناسی] آنتیموان خاکستری الف) نام دیگر کانی استیبنیت. ب) جیمسونیت. Kermesite | Pyrantimonite | Pyrantimonite | Red Antimony[زمین شناسی] کرمزیت - فرمول شیمیایی : Sb2S2O - سیستم تبلور : تری کلینیک - رده بندی: سولفور - رخ: کامل - مطابق باسطح /0001/ - جلا: الماسی - نیمه ... | Antimony blende | antimony trioxide | antimycotics | antinode | antinode,loop | معنی کلمه antimony به انگلیسی antimony• metallic element (chemistry) antimony را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها . > محیط مادی ژافه > دم زدن mehrnoosh > picky پریا زین العابدین > riveted to the spot Saeb > دسپاچگی سورنا > ولخرج سوسن شریفی > quiet little place امیرحسین > usually نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته اکبر روشنیسیدحسین اخوان بهابادیDark Light Farhoodعلی حیدرمحمدرضا ایوبی صانعحمیدرضا دادگر_فریمانمحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته رب جلیل حی داور تسخیر ناپذیر بنده پروری بگسست هیتر نام کره ای غرق تفکر