almanac

/ˈɒlməˌnæk//ˈɔːlmənæk/

معنی: سالنامه، تقویم نجومی، تقویم سالیانه، نشریهء اطلاعات عمومی، مجموعه
معانی دیگر: سالنما، تقویم نجومی (که شامل تقویم و اطلاعات نجومی و جوی و غیره است)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a published collection of interesting and useful facts about many different subjects.

(2) تعریف: an annually published calendar, traditionally used by farmers, that predicts weather and times of celestial events such as lunar phases, sunrises and sunsets, and the like, and lists other useful data.

(3) تعریف: a compendium of astronomical and meteorological statistics and projections.

جمله های نمونه

1. reference to an almanac
پس گشت (رجوع) به سالنامه

2. A nautical almanac gives information about the sun, moon, tides, etc.
[ترجمه گوگل]سالنامه دریایی اطلاعاتی در مورد خورشید، ماه، جزر و مد و غیره می دهد
[ترجمه ترگمان]تقویم دریایی اطلاعات مربوط به خورشید، ماه، جزر و مد و غیره را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If an almanac editor gets ten percent of his predictions right in a given year, he counts it a success.
[ترجمه گوگل]اگر یک ویراستار سالنامه ده درصد از پیش بینی های خود را در یک سال مشخص به درستی دریافت کند، آن را یک موفقیت حساب می کند
[ترجمه ترگمان]اگر یک ویرایشگر تقویم نجومی ۱۰ درصد از پیش بینی های خود را در یک سال مشخص دریافت کند، او آن را یک موفقیت می شمارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Finally, the annual volumes of Whitaker's Almanac can be of great value regarding fractions of the day and other matters.
[ترجمه گوگل]در نهایت، مجلدات سالانه سالنامه ویتاکر می‌تواند در مورد بخش‌هایی از روز و سایر موارد ارزش زیادی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، حجم سالیانه Almanac Whitaker can می تواند در مورد کسر حقوق روز و مسائل دیگر ارزش زیادی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hales' success as editor of the Almanac is explained by his identification with readers.
[ترجمه گوگل]موفقیت هیلز به عنوان سردبیر سالنامه با همذات پنداری او با خوانندگان توضیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]موفقیت هیلز به عنوان سردبیر of از طریق شناسایی خود با خوانندگان شرح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Joe sent away for a free almanac.
[ترجمه گوگل]جو برای یک سالنامه رایگان فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]جو برای یک تقویم آزاد فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And then the almanac lied, and said that spring had come.
[ترجمه گوگل]و سپس سالنامه دروغ گفت و گفت بهار آمده است
[ترجمه ترگمان]سپس تقویم به دروغ گفتن پرداخت و گفت که بهار فرا رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I found many subjects of theatre in almanac.
[ترجمه گوگل]من موضوعات زیادی از تئاتر در سالنامه پیدا کردم
[ترجمه ترگمان]من بسیاری از موضوعات تئاتر را در تقویم نجومی پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His speeches are generalities from Poor Richard's Almanac.
[ترجمه گوگل]سخنرانی های او کلیاتی از سالنامه پور ریچارد است
[ترجمه ترگمان]سخنرانی های او generalities از سالنامه ریچارد بیچاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Data bulk of new edition almanac is greater, content is richer, use more convenient.
[ترجمه گوگل]حجم داده های سالنامه نسخه جدید بیشتر است، محتوا غنی تر است، استفاده راحت تر است
[ترجمه ترگمان]حجم داده of نسخه جدید بیشتر است، محتوا غنی تر است، از مناسب تر استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Source: Almanac of China's Finance and Banking and the People's Bank of China.
[ترجمه گوگل]منبع: سالنامه مالی و بانکداری چین و بانک خلق چین
[ترجمه ترگمان]منبع: Almanac مالی و بانکداری چین و بانک خلق چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He pursues his hobby of collect old almanac for so many year.
[ترجمه گوگل]او سرگرمی خود را برای جمع آوری سالنامه قدیمی دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]او به دنبال سرگرمی خود برای جمع کردن تقویم نجومی برای این همه سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Chronicle Almanac shows that new assistant professors in foreign language earned 4000 dollars last year.
[ترجمه گوگل]سالنامه کرونیکل نشان می دهد که استادیاران جدید زبان خارجی در سال گذشته 4000 دلار درآمد داشته اند
[ترجمه ترگمان]The Chronicle نشان می دهد که این دستیار جدید در زبان خارجی ۴۰۰۰ دلار در سال گذشته به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. ZIP - latest hefty almanac algorithm, the newly hefty almanac weeks - algorithm C implementation ( hot power ).
[ترجمه گوگل]ZIP - آخرین الگوریتم سالنامه سنگین، هفته های سالنامه سنگین جدید - اجرای الگوریتم C (توان داغ)
[ترجمه ترگمان]ZIP -، آخرین الگوریتم جدید تقویم نجومی، اجرای برنامه C توسط برنامه C (قدرت داغ)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سالنامه (اسم)
almanac, yearbook, calendar, annals

تقویم نجومی (اسم)
almanac, ephemeris

تقویم سالیانه (اسم)
almanac

نشریهء اطلاعات عمومی (اسم)
almanac

مجموعه (اسم)
complex, collection, scrapbook, almanac, set, anthology, chrestomathy, treasury, music book, reading book, set of series

تخصصی

[ریاضیات] تقویم نجومی، تقویم سالانه

انگلیسی به انگلیسی

• yearly publication (includes a calendar, lunar cycles, farmer's advice, etc.); publication containing statistical information
an almanac is a book that is published every year, containing facts, figures, and other information about a particular subject.

پیشنهاد کاربران

almanac ( نجوم )
واژه مصوب: سالنمای نجومی
تعریف: کتابی شامل جداول نجومی و پیش‏بینی پدیده‏های نجومی که به‏طور سالانه منتشر می‏شود

بپرس