allele

/əˈleli//əˈliːl/

(زیست شناسی) آلل، دگره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: allelic (adj.)
• : تعریف: one of several forms of a gene responsible for hereditary variations, usu. produced by mutation.

جمله های نمونه

1. A recessive allele must be present in double copy to show itself, and all green peas have two green alleles.
[ترجمه حمید] یک آلل مغلوب بایست داری دو نسخه باشد تا خود را نشان دهد. نخود تمام سبز دارای دو آلل سبز است
|
[ترجمه گوگل]یک آلل مغلوب باید در دو نسخه وجود داشته باشد تا خودش را نشان دهد و همه نخود سبز دو آلل سبز دارند
[ترجمه ترگمان]یک آلل مغلوب باید در یک کپی دوگانه برای نشان دادن خودش وجود داشته باشد، و همه نخود سبز دو رگه سبز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Consequently, unlike other tumour suppressor genes, only one allele need be mutated to produce a phenotypic effect.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بر خلاف سایر ژن‌های سرکوب‌کننده تومور، تنها یک آلل برای ایجاد یک اثر فنوتیپی نیاز به جهش دارد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، برخلاف تومور و ژن های دیگر، تنها یک آلل باید تغییر یابد تا اثر مهلک تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And the values of recessive allele and some parameters of genetic diversity were also quite different using the square root method and the Bayesian method.
[ترجمه گوگل]و مقادیر آلل مغلوب و برخی پارامترهای تنوع ژنتیکی نیز با استفاده از روش ریشه دوم و روش بیزی کاملاً متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]همچنین مقادیر آلل مغلوب و برخی از پارامترهای تنوع ژنتیکی با استفاده از روش ریشه مربع و روش Bayesian کاملا متفاوت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The allele frequency distribution showed an L - shape in both brood stock ( data not shown ).
[ترجمه گوگل]توزیع فراوانی آلل در هر دو جوجه‌دهی L شکل را نشان داد (داده‌ها نشان داده نشده است)
[ترجمه ترگمان]توزیع فرکانس allele، شکل L - شکل را در هر دو خوشه (داده نشان داده نشده)نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The heterozygote deficiency would result in allele disappear, the lower genetic diversity and the lower ability of adaptation.
[ترجمه گوگل]کمبود هتروزیگوت منجر به ناپدید شدن آلل، کاهش تنوع ژنتیکی و کاهش توانایی سازگاری می شود
[ترجمه ترگمان]نقص heterozygote منجر به ناپدید شدن آلل، تنوع ژنتیکی پایین تر و توانایی پایین سازگاری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Usually only one of these, the dominant allele, is expressed in the phenotype.
[ترجمه گوگل]معمولاً فقط یکی از اینها، آلل غالب، در فنوتیپ بیان می شود
[ترجمه ترگمان]معمولا تنها یکی از این، در فنوتیپ ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Recessive allele : an allele, which only shows in dominant allele is present.
[ترجمه گوگل]آلل مغلوب: یک آللی که فقط در آلل غالب نشان می دهد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک الل که فقط در آلل غالب نشان داده شده است، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Allele ( allelomorph ) One of the possible forms of a given gene.
[ترجمه گوگل]آلل (آللومورف) یکی از اشکال احتمالی یک ژن معین
[ترجمه ترگمان]Allele (allelomorph)یکی از اشکال ممکن یک ژن مشخص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To investigate the variation of glucokinase(GCK) allele frequency in aged patients with type 2 diabetes mellitus(DM and to provide a method for early detection of diabetes mellitus(DM).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تنوع فراوانی آلل گلوکوکیناز (GCK) در بیماران مسن مبتلا به دیابت نوع 2 (DM) و ارائه روشی برای تشخیص زودهنگام دیابت (DM)
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در این تحقیق، بررسی تغییرات فراوانی of در بیماران سالخورده با دیابت نوع ۲ (DM)و ارائه روشی برای تشخیص اولیه دیابت (DM)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion She population has its own STR allele distribution characteristic.
[ترجمه گوگل]جمعيت نتيجه‌گيري او مشخصه توزيع آلل STR خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری جمعیت این گروه دارای مشخصه توزیع allele STR است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The facility provides technical services for the clients, which include Oligonucleotide Synthesis, Protein Sequencing, DNA Sequencing, Real Time PCR/Allele Detection.
[ترجمه گوگل]این مرکز خدمات فنی را برای مشتریان ارائه می‌کند که شامل سنتز الیگونوکلئوتید، توالی‌یابی پروتئین، توالی‌یابی DNA، PCR/تشخیص آلل در زمان واقعی است
[ترجمه ترگمان]این تسهیلات خدمات فنی برای مشتریان فراهم می کند که شامل سنتز oligonucleotide، ترتیب بندی پروتیین، توالی DNA، PCR زمان واقعی \/ Allele می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The study confirmed an association between mutated allele of the MTHFRgene C677Tand arteriosclerotic cerebral infarction, mutated genotypes increased the risk of arteriosclerotic cerebral infarction.
[ترجمه گوگل]این مطالعه ارتباط بین آلل جهش یافته ژن MTHFR C677Tand انفارکتوس مغزی تصلب شرایین را تایید کرد، ژنوتیپ های جهش یافته خطر انفارکتوس مغزی آترواسکلروتیک را افزایش دادند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه انجمنی بین between mutated allele مغزی C۶۷۷Tand MTHFRgene arteriosclerotic،، mutated mutated genotypes risk the the cerebral cerebral infarction infarction arteriosclerotic increased increased increased of of of of of of of increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion data identify the dominant - negative allele ALK 2 L 343 P in a patient with AVS defects.
[ترجمه گوگل]داده‌های نتیجه‌گیری آلل غالب - منفی ALK 2 L 343 P را در بیمار مبتلا به نقص AVS شناسایی می‌کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری داده ها the - dominant ۲ L را در بیمار با نقص های AVS شناسایی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dominant allele: an allele, which has the same effect on the phenotype of an organism, whether the organism is homozygous or heterozygous for the gene.
[ترجمه گوگل]آلل غالب: آللی که بر فنوتیپ موجود زنده اثر یکسانی دارد، خواه ارگانیسم برای ژن هموزیگوت باشد یا هتروزیگوت
[ترجمه ترگمان]یک آلل، که تاثیر مشابهی بر فنوتیپ یک ارگانیسم دارد، چه ارگانیسم homozygous یا heterozygous برای ژن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] آلل ؛ توالی ویژه یک ژن
[آمار] ژن همردیف

انگلیسی به انگلیسی

• one of several alternative versions of a gene that is responsible for hereditary variation (genetics)

پیشنهاد کاربران

آلل شکلی از یک ژن است. بعضی از ژن ها، اشکال مختلفی دارند که در یک موقعیت یا مکان ژنتیکی مشخص در یک کروموزوم قرار دارند. انسان ها ارگانیسم هایی هستند که از نظر ژنتیکی به عنوان دیپلوئید شناخته می شوند، زیرا
...
[مشاهده متن کامل]
در هر محل ژنتیکی دارای دو آلل هستند که یکی از آلل ها را از پدر و آلل دیگر را از مادر به ارث می برند. هر جفت آلل نشان دهنده یک ژنوتیپ خاص برای یک ژن است. این ژنوتیپ می تواند فنوتیپ خاصی را در ارگانیسم ایجاد کند.

منابع• https://blog.faradars.org/آلل/
allele ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: دِگره 1
تعریف: اَشکال مختلف یک ژن که در محل خاصی در فام‏تن یاخته جای دارند
آلل، ژنهای ناهمسان مجاور، الل، حلیل، دگرە، توالی ویژه یک ژن، ژن همردیف
یکی از دو یان چند ژن با شکل متناوب در کروموزومهای یک جور قرار گرفتەاند و صفات متناوب ارثی تعیین میکنند.

هر یک از دو یا چند فرم جایگزین یک ژن که بوسیله جهش ایجاد می شوند و در یک مکان کروموزوم یافت می شوند

بپرس