afterburner

/ˈæftərˌbərnər//ˈæftərˌbərnə/

(موتور هواپیماهای جت) پس سوز (اسبابی که در لوله ی انتهایی موتور جت قرار می دهند تا سوخت اضافی را مشتعل کند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a device that increases the thrust of a jet engine by injecting fuel into the exhaust gases for burning.

(2) تعریف: a device for burning partially burned carbon compounds in the exhaust fumes of an internal-combustion engine.

جمله های نمونه

1. Afterburner system is runing very smoothly.
[ترجمه گوگل]سیستم پس سوز بسیار روان کار می کند
[ترجمه ترگمان]سیستم Afterburner به راحتی قابل انتقال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. New industries, speed up the afterburner; create the future, a blueprint reproduction.
[ترجمه گوگل]صنایع جدید، سرعت بخشیدن به پس سوز آینده را بسازید، یک بازتولید طرح اولیه
[ترجمه ترگمان]صنایع جدید، سرعت را افزایش می دهند، آینده را ایجاد می کنند، یک تولید اولیه را به وجود می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. MSI Afterburner hardware monitoring statistics from their own applications.
[ترجمه گوگل]آمار نظارت سخت افزار MSI Afterburner از برنامه های خود
[ترجمه ترگمان]مجلس صوت الاسلام از برنامه های خود آمار پایش سخت افزار را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Afterburner us into the Super Tour, when the test conditions to achieve recovery of the accelerator.
[ترجمه گوگل]پس سوز ما را به سوپر تور، زمانی که شرایط آزمون برای رسیدن به بازیابی شتاب دهنده
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شرایط آزمایش برای بازیابی شتاب ده در نظر گرفته می شود، ما را به سوپر Tour هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fig . 1- illustrates a typical afterburner fuel control system.
[ترجمه گوگل]شکل 1- یک سیستم کنترل سوخت پس سوز معمولی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شکل ۲ شکل ۱ - یک سیستم کنترل سوخت afterburner را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many jets have an afterburner.
[ترجمه گوگل]بسیاری از جت ها دارای پس سوز هستند
[ترجمه ترگمان]جت بسیار زیادی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. MSI Afterburner hardware monitoring statistics.
[ترجمه گوگل]آمار مانیتورینگ سخت افزار MSI Afterburner
[ترجمه ترگمان]صوت الاسلام Afterburner آمار پایش سخت افزار را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It will be quiet, manoeuvrable, virtually invisible to radar and capable of supersonic flight without the use of afterburners.
[ترجمه گوگل]ساکت، قابل مانور، عملاً برای رادار نامرئی و قادر به پرواز مافوق صوت بدون استفاده از پس سوز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این هواپیما خاموش، manoeuvrable و عملا برای رادار نامریی است و توانایی پرواز مافوق صوت بدون استفاده از afterburners را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The intensity of the gas backflow and axial swirl ond the dilution in the afterburner are enhanced by increasing the air-to-fuel ratio, and then the combustion efficiency is improved.
[ترجمه گوگل]شدت جریان برگشتی گاز و چرخش محوری و رقت در پس سوز با افزایش نسبت هوا به سوخت افزایش می یابد و سپس راندمان احتراق بهبود می یابد
[ترجمه ترگمان]شدت گاز برگشت گاز و چرخش محوری رقیق سازی در the با افزایش نسبت هوا به سوخت افزایش می یابد و سپس بازده احتراق بهبود می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This airplane can go out to high subsonic speeds very easily without using afterburner.
[ترجمه گوگل]این هواپیما می تواند به راحتی و بدون استفاده از پس سوز به سرعت های زیر صوت بالا برود
[ترجمه ترگمان]این هواپیما می تواند با سرعت زیاد بدون استفاده از afterburner به سرعت بالا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Prey to a military thrust transonic flight, feeling and F - 15 Afterburner almost open.
[ترجمه گوگل]طعمه یک تراست نظامی پرواز فرا صوتی، احساس و F - 15 Afterburner تقریبا باز است
[ترجمه ترگمان]طعمه یک نیروی نظامی، پرواز transonic، احساس و اف - ۱۵ Afterburner تقریبا باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A second before I decided to eject, I pushed the throttle and lit the afterburner.
[ترجمه گوگل]یک ثانیه قبل از اینکه تصمیم بگیرم ایجکت کنم، دریچه گاز را فشار دادم و پس سوز را روشن کردم
[ترجمه ترگمان]یک ثانیه قبل از اینکه تصمیم بگیرم بیرون را رد کنم، دریچه گاز را فشار دادم و the را روشن کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. V - shaped flame holder has been widely applied in aero - engine afterburner since the third generation aero - engine.
[ترجمه گوگل]نگهدارنده شعله V شکل از زمان نسل سوم موتور هوا به طور گسترده در پس سوز موتور هوا استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]holder شعله شکل به طور گسترده در موتور aero - موتور از زمان تولید موتور نسل سوم به کار گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] پس سوز

انگلیسی به انگلیسی

• fuel-injector in a turbojet engine
device in a jet plane engine which increases its speed

پیشنهاد کاربران

afterburner ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: پس سوز 1
تعریف: ← مشعل پس سوز
[هوانوردی]
پس سوز

بپرس