99 1525 100 1 admissibility /ədˌmɪsəˈbɪləti/ /ədˌmɪsəˈbɪləti/معنی: مقبولیت، قابلیت قبول، پذیرفتگی، روا بودن، اختیارداریمعانی دیگر: قابلت قبول واژه admissibility در جمله های نمونه 1. However, the admissibility of such evidence was questioned when the Crown cross-questioned Professor Macleod, an expert witness for the trustees. [ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که پروفسور مک Macleod، یکی از شاهدان عینی هیات متولیان مورد پرسش قرار گرفت، admissibility از چنین مدارکی را مورد پرسش قرار دادند [ترجمه گوگل]با این حال، پذیرش چنین شواهدی در زمانی که پروفسور Macleod متقاضی متقابل متهم شد، متهم شد [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. Fears about the admissibility of electronic invoices as evidence in court proceedings have held back some factors. [ترجمه ترگمان]ترس از وجود فاکتورهای الکترونیکی به عنوان مدرک در جریان دادرسی دادگاه برخی از عوامل را پشت سر گذاشتهاست [ترجمه گوگل]ترس در مورد پذیرش صورتحساب الکترونیکی به عنوان مدرک در دادرسی، بعضی عوامل را رد کرده است [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. Rules have developed restricting the admissibility of evidence other than the written words of the contract. [ترجمه ترگمان]قواعد، محدود کردن شواهد به غیر از کلمات مکتوب قرارداد را توسعه دادهاند [ترجمه گوگل]قوانین محدودیت پذیری شواهد غیر از کلمات نوشته شده در قرارداد را محدود کرده اند [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید ... مترادف admissibility مقبولیت (اسم)acceptability , admissibilityقابلیت قبول (اسم)acceptability , admissibilityپذیرفتگی (اسم)acceptability , admissibilityروا بودن (اسم)admissibilityاختیارداری (اسم)admissibility معنی admissibility در دیکشنری تخصصی admissibility[حقوق] قابلیت طرح، قابلیت پذیرش، مسموع بودن، مجاز بودن[آمار] قابلیت قبول | admissible | admissible aequence | admissible character | admissible decision function | admissible error | معنی کلمه admissibility به انگلیسی admissibility• acceptability, allowableness admissibility را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران مائده قابلت پذیرش، مسموع بودن، مجاز بودن يار دلواري اختیار داری you owner empower صاحب اختياريدyou have arbitrament admissibility at absolute شما اختیار مطلق دارید(you have admissibilit at arbitrament absoluteشما اختيار مطلق پذیرش را دارید) MS. Salimi وضعیت یک چیز از نظر مجاز بودن را بیان میکند که دو حالت خواهد داشت:یا مجاز است یا غیرمجاز.چیزی که مجاز باشد مقبولیت دارد.به ساختار کلمات زیر توجه کنید تا بهتر مفهوم را متوجه شوید:ارجحیّت ===> ارجح بودنروحانیّت ===> روحانی بودنمقبولیّت ===> قبول بودن یا همان قابل قبول بودنمُجازیّت! ===> مجاز بودن. اما در زبان فارسی واژه ی {مُجازیّت} وجود ندارد پس مجبوریم تا از واژه ی {مقبولیت} استفاده کنیم. مقبولیت یک چیز به نوعی نتیجهی مجاز بودن آن است وگرنه قابل قبول نبود.admission ===> اجازه.ability ===> قابلیّت.admissi bility = admission ability = admissibilityبرای بازی با این کلمه تو ذهنمون یه جورایی میشه گفت: قابلیّت اجازه داشتن. معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها ملینا > هانده ناشناس > دیوسیرت محمد علی سنایی > صفار زهرا > شهرت جهانی Hamed > Toilet brush فاطمه عبدی > public address system A.C.E > get your head around نسرین رنجبر > awakening نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته FarhoodA.C.EرهگذرSuperSUپارسا حیدری علی باقریحیدریعاطفه موسوی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته army گریسته اند ضایع مکن تفکر امیز تحسین آمیز آیلین running nose present