98 1571 100 1 adduce /əˈdjuːs/ /əˈdjuːs/معنی: گفتن، استشهاد کردن، احضار کردنمعانی دیگر: شاهد آوردن، به عنوان دلیل ذکر کردن، برهان آوردن، برای اثبات ذکر کردن، استناد کردن، برای مثال گفتن، اقامه ی دلیل کردن، اقامهی دلیل کردن darwin adduced the fossil record as proof for his theory داروین از تاریخ فسیلها برای اثبات نظریهی خود استفاده کرد then he adduced new evidence سپس گواه جدیدی را اقامه کرد بررسی کلمه adduce فعل گذرا ( transitive verb )حالات: adduces, adducing, adducedمشتقات: adducible (adj.), adducer (n.)• : تعریف: to cite as evidence or proof; bring to bear in argument or discussion.• مشابه: cite, quote واژه adduce در جمله های نمونه 1. When you adduce evidence of this nature, you must be sure of your sources. [ترجمه ترگمان]وقتی شواهد این طبیعت را میبینید، باید از منابع خود مطمئن باشید [ترجمه گوگل]هنگامی که شواهدی از این نوع را ارائه می کنید، باید از منابع خود مطمئن شوید [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. We can adduce evidence to support the claim. [ترجمه ترگمان]ما میتوانیم شواهدی برای حمایت از این ادعا پیدا کنیم [ترجمه گوگل]ما می توانیم شواهدی را برای حمایت از این ادعا ارائه دهیم [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. I could adduce several reasons for his strange behaviour. [ترجمه ترگمان]میتوانستم چند دلیل برای رفتار عجیب او پیدا کنم [ترجمه گوگل]من می توانم دلایل متعددی برای رفتار عجیب و غریب خود ارائه دهم [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 4. You must adduce a lot of examples to support your argument. [ترجمه ترگمان]شما باید مثالهای زیادی برای حمایت از استدلال خود داشته باشید [ترجمه گوگل]شما باید نمونه هایی را برای حمایت از استدلال خود ارائه دهید [ترجمه ... مترادف adduce گفتن (فعل)utter , declare , relate , tell , inform , say , adduce , tongue , mouth , observe , cite , intimate , bubble , rehearseاستشهاد کردن (فعل)adduceاحضار کردن (فعل)adduce , call up , summon , evoke , call , invite , invocate معنی adduce در دیکشنری تخصصی adduce[حقوق] اقامه کردن دلیل، استناد کردن، ذکر کردن، نقل کردن، ارائه دادن | adduct | Adelite | Chabazite | Chabazite | Adenase | adenitis | adenocarcinoma | معنی کلمه adduce به انگلیسی adduce• offer as an example, bring forward in argument, offer as proof, cite as evidence• if you adduce a fact, a reason, or evidence, you use it to support an argument; a formal word. adduce را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران Abolfaz mortazavi بیان کردن پریسا ناصری Adducing evidence ارائه دلیل معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Vahid > Stay sharp edwin f > blasting pattern نازنین عظیمی > تقدم امتیازی Vahid > I'll give you that ماهان > بر سان شید امین آریا > تیم Reza razi > Falx cerebri امین آریا > تمرین نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته اکبر روشنیسیدحسین اخوان بهابادیDark Light Farhoodعلی حیدرمحمدرضا ایوبی صانعحمیدرضا دادگر_فریمانمحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته رب جلیل حی داور تسخیر ناپذیر بنده پروری بگسست هیتر نام کره ای غرق تفکر