abruption

/əˈbrʌpʃən//əˈbrʌpʃən/

معنی: قطع ناگهانی، انتزاع
معانی دیگر: بریدگی

جمله های نمونه

1. Hypertensive disorder complicating pregnancy, ICP, placenta previa, placental abruption, uterus with scar, GDM, hydramnios, bigeminal pregnancy were the risk factors of preterm birth .
[ترجمه گوگل]اختلال پرفشاری خون پیچیده حاملگی، ICP، جفت سرراهی، جداشدگی جفت، رحم با اسکار، GDM، هیدرامنیوس، بارداری دوقلو عوامل خطر زایمان زودرس بودند
[ترجمه ترگمان]اختلال hypertensive در بارداری، ICP، جفت previa، placental abruption، رحم همراه با جای زخم، GDM، hydramnios، بارداری bigeminal عامل خطر تولد نوزاد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Absence of sonographic evidence abruption does not completely exclude abruption.
[ترجمه گوگل]عدم وجود شواهد سونوگرافی جداشدگی به طور کامل حذف نمی شود
[ترجمه ترگمان]عدم حضور شواهد sonographic به طور کامل abruption را حذف نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods Seventeen cases of placental Abruption from March 200to the March 2006 were reviewed retrospectively.
[ترجمه گوگل]MethodsSevents موارد جداشدگی جفت از مارس 200 تا مارس 2006 به صورت گذشته نگر بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۷ مورد placental Abruption از مارس ۲۰۰ تا مارس ۲۰۰۶ به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Abstract Thirty cases of placental abruption detected by ultrasonography and confirmed after delivery were retrospectively reviewed.
[ترجمه گوگل]سی مورد جداشدن جفت توسط سونوگرافی شناسایی و پس از زایمان تایید شد به صورت گذشته نگر بررسی شد
[ترجمه ترگمان]چکیده ۳۰ مورد از placental abruption توسط ultrasonography تشخیص داده شد و پس از مرور زمان تحویل مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By freezing chitosan - gelatin complex induced phasic abruption, the porous and ventilative sponge of chitosan - gelatin was made.
[ترجمه گوگل]با انجماد کیتوزان - ژلاتین کمپلکس ناشی از جداشدگی فازی، اسفنج متخلخل و تهویه کیتوزان - ژلاتین ساخته شد
[ترجمه ترگمان]با انجماد پیچیده کیتوزان - ژلاتین تحریک شده phasic abruption، اسفنج متخلخل و ventilative ژلاتین - ژلاتین ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective : To analyze the manifestation of placental abruption and the significance of ultrasonography examination.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تظاهرات جداشدگی جفت و اهمیت معاینه سونوگرافی
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل جلوه of abruption و اهمیت بررسی ultrasonography
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To investigate the therapy of placenta abruption and the measures to improve the outcome of perinatology.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی درمان جداشدگی جفت و اقداماتی برای بهبود نتیجه پریناتولوژی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق درباره درمان جفت abruption و the برای بهبود نتیجه of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: The diagnosis of placental abruption depends on not only ultrasonography but also manifestation and history.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: تشخیص جداشدگی جفت نه تنها به سونوگرافی بلکه به تظاهرات و تاریخچه بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تشخیص of abruption نه تنها به ultrasonography بلکه تجلی و تاریخ نیز وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To Study of distinction between ultrasonography and clinical pathologic diagnose in abruption placentae.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تمایز بین سونوگرافی و تشخیص پاتولوژیک بالینی در جداشدگی جفت
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تمایز بین ultrasonography و pathologic بالینی در abruption placentae
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The fetal loss includes abortion during pre-embryonic and embryonic periods, fetal death, fetal intrauterine growth restriction and possible placental abruption.
[ترجمه گوگل]از دست دادن جنین شامل سقط جنین در دوره های قبل از جنین و جنین، مرگ جنین، محدودیت رشد داخل رحمی جنین و جدا شدن احتمالی جفت است
[ترجمه ترگمان]تکامل جنینی شامل سقط جنین در طول دوره های پیش دبستانی و جنینی، مرگ جنین، محدودیت رشد جنین جنین و placental abruption می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Trauma patients with no uterine contraction activity, usually do not have abruption, while patients with greater than one contraction per 10 minutes (6 per hour) have a 20% incidence of abruption.
[ترجمه گوگل]بیماران ترومایی بدون فعالیت انقباض رحم، معمولاً دچار انقباض نمی شوند، در حالی که بیمارانی که بیش از یک انقباض در هر 10 دقیقه (6 در ساعت) دارند، 20 درصد بروز انقباض دارند
[ترجمه ترگمان]بیماران تروما با فعالیت انقباض رحمی، معمولا abruption ندارند، در حالی که بیماران با بزرگ تر از یک انقباض در هر ۱۰ دقیقه (۶ در هر ساعت)۲۰ درصد شیوع abruption دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Although the bacteria were not detected in lung, the pathologic changes were obvious such as abruption of microvilli from bronchiole and the necrosis area in lung.
[ترجمه گوگل]اگرچه باکتری در ریه تشخیص داده نشد، اما تغییرات پاتولوژیک مانند جدا شدن میکروویلی از نایژه و ناحیه نکروز در ریه مشهود بود
[ترجمه ترگمان]اگر چه این باکتری در شش تشخیص داده نشد، تغییرات pathologic مثل abruption of از bronchiole و بافت نکروز تومور رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective: To evaluate the cause, danger, prevention and treatment of placental abruption.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی علت، خطر، پیشگیری و درمان پارگی جفت
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی علت، خطر، پیش گیری و درمان of abruption
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The placenta demonstrated aery large bleed, consistent with an abruption.
[ترجمه گوگل]جفت خونریزی بزرگی را نشان داد که مطابق با جداشدگی بود
[ترجمه ترگمان]جفت ثابت کرد که خونریزی خیلی زیادی با یک abruption دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قطع ناگهانی (اسم)
abruption

انتزاع (اسم)
abstraction, abruption, secession

انگلیسی به انگلیسی

• occurrence of abruptly breaking away or off

پیشنهاد کاربران

قطع ناگهانی
جدا شدن یک قسمت از یک کل
گسستن
گُسست

بپرس