abomasum


(چهارمین حفره ی معده ی حیوانات نشخوار کننده) شیردان، شیردادن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: abomasa
• : تعریف: the fourth stomach chamber of cud-chewing mammals such as cows, in which food is digested.

جمله های نمونه

1. The majority of these become arrested in the abomasum as EL4 and do not complete development until the following spring.
[ترجمه گوگل]اکثر اینها در شیردان به عنوان EL4 دستگیر می شوند و تا بهار آینده کامل نمی شوند
[ترجمه ترگمان]اکثر این افراد در the به عنوان EL۴ دستگیر می شوند و تا بهار آینده توسعه را کامل نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. While causes of abomasum diseases were analyzed, and strategies were suggested for prevention and cure.
[ترجمه گوگل]در حالی که علل بیماری های شیردان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و راهکارهایی برای پیشگیری و درمان پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که علل بیماری های abomasum مورد بررسی قرار گرفت و راهکارهایی برای پیش گیری و درمان پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was conclusion that abomasum glutin infusion could increase total opioid-like bioactivity of abomasal digesta and improve rumen metabolism and endocrine of sheep.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری می‌شود که تزریق گلوتین شیردان می‌تواند فعالیت زیستی شبه افیونی کل گوارش شیردان را افزایش دهد و متابولیسم شکمبه و غدد درون ریز گوسفند را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری شد که تزریق glutin glutin می تواند کل افیونی مثل زیست فعالی of digesta را افزایش دهد و متابولیسم rumen و endocrine of را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The effect of selective vagotomy of the abomasum, pylorus, duodenum and liver on insulin release during the cephalic phase of digestion was investigated in wethers and lactating ewes.
[ترجمه گوگل]اثر واگوتومی انتخابی شیردان، پیلور، اثنی عشر و کبد بر ترشح انسولین در مرحله سفالیک هضم در میش‌های آب و هوا و شیرده مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثر of انتخابی of، pylorus، duodenum و کبد بر انتشار انسولین در طول فاز cephalic گوارش در wethers و میش lactating مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The stomach included rumen, reticulum, omasum and abomasum.
[ترجمه گوگل]معده شامل شکمبه، رتیکولوم، اوماسوم و شیردان بود
[ترجمه ترگمان]معده شامل rumen، شبکه، omasum و abomasum است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chymosin used traditionally in cheese making is an aspartic protease extracted form abomasum of suckling calves.
[ترجمه گوگل]کیموسین که به طور سنتی در ساخت پنیر استفاده می شود، یک پروتئاز آسپارتیک است که از شیردان گوساله های شیرده استخراج می شود
[ترجمه ترگمان]Chymosin که به طور سنتی در ساخت پنیر استفاده می شود، یک protease aspartic است که از گوساله suckling جدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We put forward technical and methods of the right abdomen tilted of operate, three needles and two lines ways for fixed of abomasum, decompress of rumen, extracted of stomach eyewinker and so on.
[ترجمه گوگل]روشهای فنی و روشهای کج شدن راست شکم عمل، سه سوزن و دو خط راه برای فیکس کردن شیردان، رفع فشار شکمبه، استخراج چشمک شکم و غیره را مطرح کردیم
[ترجمه ترگمان]ما روش های فنی و تکنیکی را برای انجام کار، سه سوزن و دو خط برای ثابت کردن abomasum، decompress of rumen، استخراج شده از eyewinker شکم و غیره قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Part I: This study was conducted on 3 healthy cows, left displacement of abomasum (LDA) were created surgically, to find out the interfered with LDA in rumen fluid, abomasal fluid and blood.
[ترجمه گوگل]بخش اول: این مطالعه بر روی 3 گاو سالم انجام شد که جابجایی سمت چپ شیردان (LDA) با جراحی ایجاد شد تا تداخل با LDA در مایع شکمبه، مایع شیردان و خون مشخص شود
[ترجمه ترگمان]بخش اول: این مطالعه بر روی سه گاو سالم انجام شد، جابجایی بجا of (تخصیص دیریکله نهفته)با عمل ایجاد شد تا مانع دخالت تخصیص دیریکله نهفته در مایع rumen، مایع abomasal و خون شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The third division of stomach of a ruminant animal, located between the abomasum and the reticulum.
[ترجمه گوگل]بخش سوم معده یک حیوان نشخوارکننده که بین شیردان و شبکه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]سومین بخش شکم یک جانور، بین the و شبکه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The third division of the stomach a ruminant animal, located between the abomasum and the reticulum.
[ترجمه گوگل]بخش سوم معده یک حیوان نشخوارکننده است که بین شیردان و رتیکولوم قرار دارد
[ترجمه ترگمان]سومین بخش معده، یک جانور ruminant است که بین the و شبکه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The total N, NAN and microbial N passing the abomasum had increasing trend.
[ترجمه گوگل]مجموع N، NAN و N میکروبی عبوری از شیردان روند افزایشی داشتند
[ترجمه ترگمان]در مجموع N، nan و میکروبی N از the روند رو به افزایشی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] چهارمین قسمت معده نشخوارکنندگان(معده حقیقی)، معده مرکب شامل؛ 1) شکمبه یا سیرابی. 2)نگاری. 3) هزارلا.4) شیردان(معده حقیقی). علوفه ی جویده نه شده بوسیله حیوان بلعیده شده و به شکمبه یا نگاری عبور می کند، و در هنگام استراحت دوباره به دهان بازگشته و جویده شده و سپس دوباره بلعیده شده و از نگاری و هزارلا گذشته و وارد شیردان می شود، که در آنجا شیره معدی بر روی مواد غذای اثر می کند.

انگلیسی به انگلیسی

• fourth stomach in cud chewing animals

پیشنهاد کاربران

بپرس