armoire

/ˈɑːrmwɑːrr//ˈɑːmwɑː/

معنی: گنجه، دولابچه، جای اغذیه
معانی دیگر: جنگ افزارهای زرهی (مثل تانک و زرهپوش)، رسته ی زرهی، زرهی شدن یا کردن، زرهپوش کردن (انگلیس: armour)، جوشن، برگستوان، کژین، خنگل، کژاکند، (در گیاه و حیوان) لایه ی حفاظی، جوشن لای، لاک، ورقه ی پولادین یا فلزی که برای زرهی کردن کشتی و هواپیما به کار می رود، کمد لباس، زره خانه، پستو، جامه پستو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large, usu. ornate wardrobe or cabinet.

جمله های نمونه

1. Armoires had built-in tie racks; desk chairs folded down to fit in a home-office unit.
[ترجمه گوگل]Armoires دارای قفسه های کراوات داخلی بود صندلی‌های میز تا شده تا در یک واحد خانگی و اداری قرار بگیرند
[ترجمه ترگمان]Armoires در racks ساخته بودند؛ صندلی ها روی میز تا شده بودند تا در یک واحد دفتر کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An Irish 19 th - century mahogany armoire stands in the studio, between the entry and the pantry.
[ترجمه گوگل]یک انبار چوب ماهون ایرلندی متعلق به قرن نوزدهم در استودیو، بین ورودی و انباری قرار دارد
[ترجمه ترگمان]چوب ماهون متعلق به قرن ۱۹ ایرلندی در استودیو بین ورودی و آبدارخانه ایستاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The armoire stands in a corner behind us, also conveniently within reach.
[ترجمه گوگل]اسلحه خانه در گوشه ای پشت سر ما ایستاده است، همچنین به راحتی در دسترس است
[ترجمه ترگمان]armoire در گوشه ای پشت سر ما می ایستد و به راحتی در دسترس ما قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Upstairs on an armoire, scribbled across a mirror is an assertion of will in the late superstar's hand, it reads: 'Train, perfection, March, April, Full Out, May!'
[ترجمه گوگل]طبقه بالا روی یک اسلحه خانه، خط خطی شده روی یک آینه نشان دهنده اراده در دست سوپراستار فقید است، روی آن نوشته شده است: "قطار، کمال، مارس، آوریل، کامل، می!"
[ترجمه ترگمان]در طبقه بالا در طبقه بالا، روی یک armoire نوشته شده بود: قطار، کمال، مارس، آوریل، آوریل، کامل، ماه مه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Malaysia's High End TV Armoire On Sales!
[ترجمه گوگل]آرمور تلویزیون رده بالای مالزی به فروش می رسد!
[ترجمه ترگمان]تلویزیون End High مالزی در فروش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Combination Armoire that you can customize to fit room.
[ترجمه گوگل]آرمور ترکیبی که می توانید آن را به تناسب اتاق سفارشی کنید
[ترجمه ترگمان]armoire ترکیبی که می توانید متناسب با اتاق کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A jewelry armoire is a great gift for your new wife and eternal Valentine.
[ترجمه گوگل]یک جعبه جواهرات یک هدیه عالی برای همسر جدید شما و ولنتاین ابدی است
[ترجمه ترگمان]یک کمد جواهر، هدیه بزرگی برای همسر جدید شما و والانتین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Farmhouse follows the style of the farmhouse kitchen, and has a pine dresser or armoire as its focal point.
[ترجمه گوگل]خانه مزرعه از سبک آشپزخانه خانه‌های مزرعه پیروی می‌کند و دارای یک کمد یا کمد چوبی به عنوان نقطه کانونی است
[ترجمه ترگمان]farmhouse، سبک آشپزخانه ساختمان را دنبال می کند و یک میز صنوبر یا armoire را به عنوان نقطه کانونی خود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She turns her back to him to look in the mirror beside the cherrywood armoire.
[ترجمه گوگل]پشتش را به او برمی‌گرداند تا در آینه‌ای که در کنار انبار چوب گیلاس قرار دارد نگاه کند
[ترجمه ترگمان]او را به سوی او برمی گرداند تا در آینه کنار کمد cherrywood نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some seem to have simply added a pull-out keyboard tray to the armoire / entertainment center and renamed it a computer cabinet.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد برخی به سادگی یک سینی صفحه کلید بیرون کش را به انبار / مرکز سرگرمی اضافه کرده اند و نام آن را به کابینت کامپیوتر تغییر داده اند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که برخی به سادگی یک سینی صفحه کلید را به مرکز سرگرمی \/ سرگرمی اضافه کرده و آن را به یک کابینت کامپیوتر تغییر داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you have unlimited space, look for a bedroom suite that comes with a number of pieces, such as an armoire or matching desk and dressing table in addition to a chest and dresser.
[ترجمه گوگل]اگر فضای نامحدودی دارید، به دنبال یک سوئیت اتاق خواب باشید که دارای تعدادی تکه باشد، مانند کمد لباس یا میز و میز آرایش، علاوه بر صندوق و کمد
[ترجمه ترگمان]اگر فضای نامحدودی در اختیار دارید، به دنبال یک اتاق اتاق خواب باشید که با تعدادی از قطعات، مانند میز آرایش یا میز آرایش و یک میز آرایش به علاوه یک قفسه و قفسه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Meanwhile, we also supply some accessories like sleeping bag, chair, air mattress, form-mat, backpacks, umbrella, folding bed armoire, bookcase, shoe-shelf and fishing tool etc.
[ترجمه گوگل]در همین حال، ما همچنین برخی از لوازم جانبی مانند کیسه خواب، صندلی، تشک بادی، تشک، کوله پشتی، چتر، رختخواب تاشو، قفسه کتاب، قفسه کفش و ابزار ماهیگیری و غیره را نیز عرضه می کنیم
[ترجمه ترگمان]در عین حال، ما همچنین برخی لوازم جانبی مثل کیسه خواب، صندلی، تشک هوایی، form، backpacks، umbrella، bed، armoire، bookcase، قفسه کفش و ابزار ماهیگیری را تامین می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گنجه (اسم)
armoire, closet, cupboard, cuddy

دولابچه (اسم)
armoire, larder

جای اغذیه (اسم)
armoire

پیشنهاد کاربران

کمد عتیقه
A wardrobe or armoire or almirah is a standing closet used for storing clothes
جا لباسی یا گنجه ابزاری است برای ذخیره و نگهداری انواع پوشاک که عمدتاً به شکل کمدی ایستاده ساخته می شود. جنس جالباسی ها معمولاً از چوب است و کاربردهایی همچون مرتب کردن لباس ها و محافظت از آن ها در برابر رطوبت و گرد و غبار را دارند.
...
[مشاهده متن کامل]

armoire
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Wardrobe
گنجه بزرگ
کمد لباس

بپرس