amnesia

/æmˈniːʒə//æmˈniːziə/

معنی: فراموشی، نسیان
معانی دیگر: (پزشکی - ضعف یا نابودی حافظه دراثر صدمه یا شوک) فراموشی، یاد زدودگی، طب ضعف حافظه بعلت ضعف یا بیماری مغزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: partial or complete loss of memory, esp. as a result of shock or injury to the brain.

جمله های نمونه

1. posthypnotic amnesia
یادزدودگی پس هیپنوتیزمی

2. Role evolves into a speech to the amnesia.
[ترجمه گوگل]نقش تبدیل به یک سخنرانی برای فراموشی می شود
[ترجمه ترگمان]نقش در یک سخنرانی در حال فراموشی رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In his later life he suffered periods of amnesia.
[ترجمه گوگل]در اواخر عمرش دوره هایی از فراموشی را تجربه کرد
[ترجمه ترگمان]او در زندگی بعدی دچار دوره های فراموشی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Amnesia can be caused by emotional trauma.
[ترجمه کوشا کریمی] فراموشی می تواند به خاطر آسیب عاطفی باشد.
|
[ترجمه گوگل]فراموشی می تواند ناشی از ضربه روحی باشد
[ترجمه ترگمان]فراموشی میتونه به خاطر ضربه روحی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conveniently, he had developed amnesia about that part of his life.
[ترجمه گوگل]به راحتی، او در آن بخش از زندگی خود دچار فراموشی شده بود
[ترجمه ترگمان]Conveniently، اون در مورد اون قسمت از زندگیش فراموشی گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is sad that many people have got amnesia when they come out from disasters.
[ترجمه گوگل]غم انگیز است که بسیاری از مردم هنگام بیرون آمدن از بلایا دچار فراموشی می شوند
[ترجمه ترگمان]غم انگیز است که بسیاری از مردم دچار فراموشی شده اند که از بلایای طبیعی بیرون می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A merciful amnesia usually came with these comas and who could deny it was a blessing?
[ترجمه گوگل]فراموشی رحمانی معمولاً با این کماها به وجود می آمد و چه کسی می توانست منکر نعمت بودن آن شود؟
[ترجمه ترگمان]یک فراموشی الهی معمولا با این کما می امد و چه کسی می توانست انکار کند که این موهبت است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It would evaporate in institutional amnesia. 15 Banana-Now Time Reengineering and redesign often focus on time compression.
[ترجمه گوگل]در فراموشی نهادی تبخیر می شود 15 مهندسی مجدد و طراحی مجدد Banana-Now Time اغلب بر روی فشرده سازی زمان تمرکز می کند
[ترجمه ترگمان]در فراموشی سازمانی تبخیر خواهد شد ۱۵ موز - حالا مهندسی مجدد زمان و طراحی مجدد اغلب روی فشرده سازی زمان تمرکز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We may never have amnesia or know anyone who suffers from it.
[ترجمه گوگل]ممکن است هرگز دچار فراموشی نشویم یا کسی را بشناسیم که از آن رنج می‌برد
[ترجمه ترگمان]ممکنه هیچ وقت فراموشی داشته باشیم یا کسی رو که از این رنج میبره شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Maybe he could feign amnesia, or just cut the reading and head for home.
[ترجمه گوگل]شاید بتواند خود را فراموشی نشان دهد، یا فقط خواندن را قطع کند و به خانه برود
[ترجمه ترگمان]شاید او می توانست خود را فراموشی نشان دهد، یا فقط کتاب خواندن و خواندن را برای خانه قطع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A man suffering from amnesia was identified by his sister, who saw his picture on television.
[ترجمه گوگل]مردی که از فراموشی رنج می برد توسط خواهرش که تصویر او را در تلویزیون دیده بود شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]یک مرد مبتلا به فراموشی، توسط خواهرش که تصویر او را در تلویزیون دید، شناسایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But these days a general amnesia has set in, and it is almost impossible to meet anyone who believed in apartheid.
[ترجمه گوگل]اما این روزها فراموشی عمومی شروع شده است و تقریباً غیرممکن است که با کسی که به آپارتاید اعتقاد داشته باشد ملاقات کرد
[ترجمه ترگمان]اما این روزها یک فراموشی کلی ایجاد شده است، و تقریبا غیر ممکن است که کسی را ملاقات کنیم که به آپارتاید اعتقاد داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He harvested a magnetic puff of amnesia.
[ترجمه گوگل]او یک پف مغناطیسی از فراموشی برداشت
[ترجمه ترگمان]یک پک مغناطیسی از فراموشی برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Right now I'm having amnesia and deja vu at the same time, I think I've forgotten this before. Steven Wright
[ترجمه گوگل]در حال حاضر فراموشی و دژاوو را همزمان دارم، فکر می کنم قبلاً این را فراموش کرده ام استیون رایت
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر من فراموشی و vu را در یک زمان دارم، فکر می کنم قبلا این را فراموش کرده بودم استیون رایت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فراموشی (اسم)
amnesia, forgetfulness, oblivion, lethe

نسیان (اسم)
amnesia, oblivion, lethe

تخصصی

[روانپزشکی] بطور کلی، هرگونه فقدان نسبی یا کامل حافظه، فراموشی. - فراموشی

انگلیسی به انگلیسی

• condition caused by illness or injury and characterized by forgetfulness
if someone is suffering from amnesia, they have lost their memory.

پیشنهاد کاربران

فراموشی
مترادف : forgetfulness
✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: loss of memory
بیماری فراموشی ( از دست دادن حافظه )
✅ واژه: a/mnesia ✅ تلفظ واژه: am - NĒ - zha ✅ معادل فارسی و توضیح واژه: فراموشی: از دست دادن حافظه ✅ اجزاء و عناصر واژه در پزشکی: -
فراموشی: از دست دادن حافظه
یادزدودگی
یادزُدودگی یا اَمنیژا گونه ای از اختلالات حافظه است. یادزدودگی ناتوانی ناقص یا کامل در یادآوری تجربه های گذشته است. برخی از داروها مانند بنزودیازپینها می توانند یادزدودگی ایجاد کنند.
اکثر بزرگسالان میتوانند رویداد هایی را از نخستین سالهای زندگی خود به یاد بیاورند ؛اما این کار تا حدودی امکان دارد و تقریبا هیچکس قادر نیست اکثر رویداد سه سال اول زندگی خود را به خاطر آورد.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Amnesia
I dont lend money anymore. . . it causes amnesia😂
amnesia ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: یادزدودگی
تعریف: ناتوانی نسبی یا کامل در به خاطر آوردن تجربه های گذشته به دلایل جسمی یا روانی
A disturbance in the memory of stored information of very variable durations, minutes to months, in contrast to short - term memory, manifest by total or partial inability, to recall past experiences

فراموشی؛ هرگونه از دست دادن نسبی یا کامل حافظه؛ ناتوانی در یادآوری خاطرات؛ امنسیا؛ امنزی.
[پزشکی] یاد زدودگی؛ فراموشی؛ نسیان؛ اختلال در به یاد آوردن خاطرات؛ ضعف حافظه در اثر ناتوانی یا بیماری مغزی؛ یاد زدودگی؛ امنسیا.
...
[مشاهده متن کامل]

[روانشناسی] فراموشی؛ زوال تمام یا قسمتی از خاطرات؛ یاد زدودگی؛ از دست رفتن تمام یا قسمتی از خاطرات در اثر بیماری، که البته دائمی نیست و با رفع بیماری مذکور، خاطرات مجدداً یادآوری می شوند؛ امنسیا.
[فلسفه] نسیان بیمارگونه

اصطلاح تخصصی در روانشناسی=یادزدودگی کودکی
بنام خالق هستی، ما دارای دو نوع حافظه میباشیم کوتا ه و بلند مدت . در آسیب یا تروما و یا همان ضربه به جمجمه اگر ضربه شدید نباشد و منجر به مرگ نشود به احتمال زیاد فرد دچار امنزی بیشتر در حافظه کوتاه مدت
...
[مشاهده متن کامل]
شده یا در موارد کمتری هردو حافظه درگیر امنزی یا فراموشی میشوند که در اکثر موارد پس از مدتی برگشت پذیر هست و یا برخی داروها مانند خانواده بنزو دیازپینها شخص پس مصرف کردن دارو دچار امنزی پس از بیدار شدن میشود و از این خاصیت دارو جهت انجام سو استفاده بر روی شخصیکه دارو را به او خورانده اند مثلا تعرض یا تجاوز و غیره استفاده نموده و شخص قربانی قادر به دفاع از خود نبوده و پس بیداری کامل مسایل مربوط به قبل و زمانیکه دارو اثر کرده فراموش میکند ، مورد دیگر فراموشی با بالا رفتن سن در برخی افراد نورون های مغزی دچار دمانس یا دژنراسیون یا تخریب غیر قابل برگشت شده که به آن هالزایمر که اکثر ا آلزایمر تلفظ میشود و از نا م پزشک کاشف آن گرفته است گفته میشود و نام دیگری که به این بیماری اطلاق میشود تشییع جنازه بی پایان هست . با تشکر.

آلزایمر بر اثر ضربه شدید به گیجگاه
معنی یاد رفتن خاطرات گذشته

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس