aimed

جمله های نمونه

1. he aimed his gun at me
هفت تیرش را به طرفم (هدف) گرفت.

2. they aimed to exterminate the natives through killing and expulsion
آنها می خواستند با کشتار و اخراج بومیان،نسل آنان را براندازند.

3. an argument aimed at the understanding rather than the emotions
استدلالی که هدف آن خرد است نه احساسات

4. his remarks were aimed at fat people
روی سخن او با اشخاص چاق بود.

5. reforms that are aimed at rejuvenating the economy of the country
اصلاحاتی که هدفشان بازتوانمندی اقتصاد کشور است

6. soviet disinformation was aimed at weakening western democracies
دروغ پراکنی شوروی ها هدفش تضعیف دموکراسی های غربی بود.

7. the stone was aimed at me
سنگ به سوی من پرتاب شده بود.

8. there is a great need for training programs aimed at the disemployed
نیاز مبرمی به برنامه های آموزشی برای بیکاران وجود دارد.

پیشنهاد کاربران

بمنظور ، با هدف
هدف گذاری شده
Aimed at someone/something:
یعنی هدف آن چیز یا شخص است
دور نشان

بپرس