a white elephant


گران، پر دردسر، بی خاصیت

جمله های نمونه

1. Saracen ambassadors bring Charlemagne a white elephant complete with exotic trappings.
[ترجمه گوگل]سفیران ساراسین یک فیل سفید کامل با تزئینات عجیب و غریب به شارلمانی می آورند
[ترجمه ترگمان]ambassadors Saracen یک فیل سفید را با لباس های عجیب و غریب همراه می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dam has become something of a white elephant.
[ترجمه گوگل]سد چیزی شبیه یک فیل سفید شده است
[ترجمه ترگمان]این سد به چیزی شبیه به یک فیل سفید تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Now people in the West calk a useless thing "a white elephant".
[ترجمه گوگل]اکنون مردم در غرب به یک چیز بیهوده می گویند "فیل سفید"
[ترجمه ترگمان]اکنون مردم غرب یک چیز بی فایده را \"یک فیل سفید\" می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This radio is really a white elephant to me.
[ترجمه گوگل]این رادیو برای من واقعاً یک فیل سفید است
[ترجمه ترگمان] این رادیو برای من یه فیل سفیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The big garden square is a white elephant in my city.
[ترجمه گوگل]میدان باغ بزرگ یک فیل سفید در شهر من است
[ترجمه ترگمان]میدان بزرگ باغ یک فیل سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A car is a white elephant forr me.
[ترجمه گوگل]ماشین برای من یک فیل سفید است
[ترجمه ترگمان]یک ماشین یک فیل سفید است که از من سو استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That super size desk is a white elephant to his room.
[ترجمه گوگل]آن میز فوق العاده، یک فیل سفید در اتاق او است
[ترجمه ترگمان] اون میز بزرگ، یه فیل سفید به اتاقش اومده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The king used a white elephant to punish any of his officials who displeased him.
[ترجمه گوگل]پادشاه از یک فیل سفید برای تنبیه هر یک از مقامات خود که از او ناراضی بودند استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]شاه از یک فیل سفید استفاده کرد تا هر کدام از officials را که او را ناخشنود کرده بود تنبیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The car he bought was a white elephant.
[ترجمه گوگل]ماشینی که او خرید یک فیل سفید بود
[ترجمه ترگمان]ماشینی که خریده بود یه فیل سفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There's a white elephant sale today.
[ترجمه گوگل]امروز یک فروش فیل سفید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]امروز حراج فیل سفیدی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A motor car would be a white elephant to him, because he can't drive.
[ترجمه گوگل]یک ماشین موتوری برای او یک فیل سفید خواهد بود، زیرا او نمی تواند رانندگی کند
[ترجمه ترگمان]یک اتومبیل موتوری می تواند یک فیل سفید برای او باشد، چون نمی تواند رانندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That is a white elephant.
[ترجمه گوگل]این یک فیل سفید است
[ترجمه ترگمان] اون یه فیل سفیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When the theatre first opened it was widely regarded as a white elephant.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تئاتر برای اولین بار افتتاح شد، به طور گسترده ای به عنوان یک فیل سفید در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تئاتر اول باز شد، به طور گسترده به عنوان یک فیل سفید شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Its sister ship the Kuznetsov survived, but by the time the Soviet Union ceased to exist, the Varyag was a white elephant marooned off a port in the Black Sea.
[ترجمه گوگل]کشتی خواهرش به نام کوزنتسوف جان سالم به در برد، اما زمانی که اتحاد جماهیر شوروی وجود نداشت، واریاگ یک فیل سفید بود که در بندری در دریای سیاه فرو رفته بود
[ترجمه ترگمان]خواهرش Kuznetsov Kuznetsov نجات یافت، اما زمانی که اتحاد جماهیر شوروی دیگر وجود نداشت، Varyag یک فیل سفید بود که از بندری در دریای سیاه گریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

1. کالای گران قیمتی که دردسرساز و بی فایده ست.
2. جمع آوری کمک های مالی که توی اون اقلام و کالاهای ناخواسته برای فروش ارائه شدن.
۱. گران و پرخرج با کاربرد اندک. چیزی که نگهداری ازش خرج زیادی داره ولی به کاری نمیاد. هفت دست آفتابه لگن
مثال:
This is proof positive of all the lies we 've ever been told about the great nuclear white elephant
...
[مشاهده متن کامل]

این هم مدرکی دال بر تموم دروغ هاییه که تا حالا در مورد هفت دست آفتابه لگن انرژی هسته ای به خوردمون دادن.
۲. ( در خصوص هدیه هایی که طی مناسبت هایی مثل کریسمس و پارتی های کاری و دوستانه و . . . بهم میدن ) دسته خر. هدیه ای که کاربرد خاصی نداره یا کاربرد مسخره ای داره و به کار آدم نمیاد و به راحتی هم نمیشه از دستش راحت شد ولی بامزه و هیجان انگیزه و یه جور بامزه بازی دراوردنه
این هدیه ها لزوماً گرون نیستن، بلکه خیلی هاشون خیلی هم ارزونن و فقط برای شادی و خنده تبادل میشن
مثال:
This thing is stupidly useless; she probably got one as a white elephant gift at a Christmas party.
این خیلی احمقانه و به دردنخوره. احتمالا به عنوان کادوی دسته خری تو مهمونی کریسمس بهش دادن.

a white elephant
پرهزینه و بی فایده
توضیح درباره اصطلاح white elephant
ماجرای این اصطلاح به یک افسانه سیامی بر می گردد که در آن زمان فیل سفید رنگ مقدس محسوب می شد و تنها پادشاه ها می توانستد نگهداری کنند. پادشاهان هم این فیل سفید را به فردی می سپردند. هزینه های زیاد این فیل هم سرانجام صاحب فقیر را از پا در می آورد. برای همین الان هم به هر چیز گران و پر هزینه و بی فایده white elephant می گویند.
...
[مشاهده متن کامل]

شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گرانقیمت
هر چیز پرهزینه و بی فایده
دارایی کم مصرف اما گران قیمت
دارایی بی فایده
شیء کم مصرف اما گران قیمت

بپرس