a vicious circle

پیشنهاد کاربران

مشکل رو مشکل می شود
دایره ای از مشکلات که از یک مشکل شروع میشه و منجر به مشکلات دیگه میشه که شخص دوباره به مشکل اولش برمیگرده
Sarah had no money , she stole money from her boss , her boss pressed charges against her , and she had to pay lots of settlement , now she has no money again.
...
[مشاهده متن کامل]

سارا هیچ پولی نداشت ، از رییسش پول دزدید ، رییسش از اون شکایت کرد ، و سارا مجبور شد که غرامت بسیاری بپردازد ، او اکنون دوباره بی پول است

To make matters or things worse
قوز بالای قوز
وضعیت یا چرخه مشکل ساز
دور باطل
To be in a vicious circle توی مخمصه گیر کردن ( جوری که هعی پشت سر هم مشکل به وجود میاد و وضع بدتر میشه )
چرخه ی معیوب
دایره شیطانی ( مشکلی که باعث ایجاد مشکلی دیگر
میشود و مشکل دوم، مشکل اول را بدتر میکندو دوباره تا بی نهایت ادامه میابد )

بپرس