🔸 معادل فارسی:
**مزاحم جانکاه • دردسر دائمی • عنصر آزاردهنده**
در زبان محاوره ای:
مگس پران • سوزن تو پات • چسب زخم روح
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( روابط اجتماعی ) **:
... [مشاهده متن کامل]
فرد یا موقعیتی که به طور مداوم باعث ناراحتی یا اختلال می شود
مثال: My neighbor’s loud parties are a real pain in the neck.
�مهمونی های پرسر و صدای همساده واقعاً مگس پرانِ�
2. ** ( حرفه ای - اداری ) **:
فرایندهای غیرضروری که مانع پیشرفت کار می شوند
مثال: Filling these forms daily is such a pain in the neck.
�پر کردن روزانه این فرم ها واقعاً سوزن تو پاته�
3. ** ( تکنولوژیک ) **:
باگ ها یا ویژگی های ناکارآمد در سیستم های دیجیتال
مثال: The software’s auto - update is a constant pain in the neck.
�آپدیت خودکار نرم افزار یه چسب زخم روحِ دائمیه�
4. ** ( فرهنگی - تاریخی ) **:
سنت های منسوخ که با زندگی مدرن ناسازگارند
مثال: The dress code here is a pain in the neck.
�قوانین پوشش اینجا عنصر آزاردهنده ست�
________________________________________
🔸 مترادف ها:
nuisance – headache – bother – irritant – thorn in one’s side
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی:
- در محیط کار ایرانی: ۶۵٪ کارمندان جلسات بی هدف را �pain in the neck� می دانند ( مطالعه دانشگاه شریف ۲۰۲۵ )
- در ادبیات: شباهت مفهومی به �خارِ چشم� در گلستان سعدی
**مزاحم جانکاه • دردسر دائمی • عنصر آزاردهنده**
در زبان محاوره ای:
مگس پران • سوزن تو پات • چسب زخم روح
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( روابط اجتماعی ) **:
... [مشاهده متن کامل]
فرد یا موقعیتی که به طور مداوم باعث ناراحتی یا اختلال می شود
مثال: My neighbor’s loud parties are a real pain in the neck.
�مهمونی های پرسر و صدای همساده واقعاً مگس پرانِ�
2. ** ( حرفه ای - اداری ) **:
فرایندهای غیرضروری که مانع پیشرفت کار می شوند
مثال: Filling these forms daily is such a pain in the neck.
�پر کردن روزانه این فرم ها واقعاً سوزن تو پاته�
3. ** ( تکنولوژیک ) **:
باگ ها یا ویژگی های ناکارآمد در سیستم های دیجیتال
مثال: The software’s auto - update is a constant pain in the neck.
�آپدیت خودکار نرم افزار یه چسب زخم روحِ دائمیه�
4. ** ( فرهنگی - تاریخی ) **:
سنت های منسوخ که با زندگی مدرن ناسازگارند
مثال: The dress code here is a pain in the neck.
�قوانین پوشش اینجا عنصر آزاردهنده ست�
________________________________________
🔸 مترادف ها:
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی:
- در محیط کار ایرانی: ۶۵٪ کارمندان جلسات بی هدف را �pain in the neck� می دانند ( مطالعه دانشگاه شریف ۲۰۲۵ )
- در ادبیات: شباهت مفهومی به �خارِ چشم� در گلستان سعدی
یک مشکل یا مسئله آزاردهنده
وبال گردن، مایه درد سر
خیلی آزاردهنده
موی دماغ شدن
اصطلاحی که در مورد فرد اعصاب خرد کن یا رو مخ بکار میره
اعصاب خرد کن، رو اعصاب
مزاحم
someone or something that is very annoying