a one


(در اصل) روش برآورد ارزش کشتی ها: "a" مبین خوبی و استحکام بدنه است و "one" مبین خوبی وسایل و موتور کشتی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: superior; first-rate; first-class.
مشابه: superior, superlative

- The Italian craftsmanship on these leather couches is A one.
[ترجمه گوگل] هنر ایتالیایی روی این مبل های چرمی A one است
[ترجمه ترگمان] مهارت ایتالیایی در این کاناپه های چرم، یکی از آن ها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

عبارت "a one" یک اصطلاح است که معمولاً به معنی فرد یا چیزی خاص و منحصر به فرد به کار می رود. به عنوان مثال، می تواند به معنای �یک نفر خاص�، یا �چیزی خاص� باشد. در زبان محاوره ای، این عبارت ممکن است به دلیل خاص بودن یا کیفیت منحصر به فرد چیزی استفاده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

He is a one in a million, always finding unique solutions.
�� او یک نفر در میلیون است و همیشه راه حل های منحصر به فردی پیدا می کند.
He had a one of a kind approach to solving complex problems. �
�� او رویکردی منحصر به فرد برای حل مسائل پیچیده داشت.
She is a one who inspires everyone around her to be better.
�� او فردی است که همه اطرافش را تشویق می کند تا بهتر شوند.

بپرس