a matter of something

پیشنهاد کاربران

دائر مدارِ چیزی بودن
علاوه بر معانی دوستان در بالا، معنی: ناگهان می دهد.
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/a - matter - of - something
همچنین: a matter of doing sth
مرهون، در گرو ( انجام کاری یا وجود چیز دیگر ) بودن
( برای انجام یا وجود چیزی ) کافیه که . . . .
منوط به چیزی بودن
ربط داشتن به چیزی
مربوط بودن به چیزی
بستگی به چیزی داشتن
به معنای/ به معنی / به طور مثال :
. Meditation practice is not a matter of creating a sense of restfulness
تمرین مراقبه به معنای ایجاد حس آرامش نیست.

بپرس