A large quantity of اسامی قابل شمارش جمع
A large amount of اسامی غیر قابل شمارش
من شواهد زیادی از رفاه در آمریکا می بینم.
"I see a great deal of evidence of prosperity in America.
هم معنی با
. . . . a good deal of
هم معنی با
هم معنی با a good deal of
من شواهد زیادی از رفاه در آمریکا می بینم.
مقدار زیادی از
دوستان قبلا هم معنی رو گفته بودن من خواستم نکته ای رو یادآور بشم که عبارت با عبارت a big deal یکسان نیست.
A big deal به کار مهمی اطلاق میشود.
و همینطور با طعنه هم میشه گفت به معنی ؛ هنر کردی ، شاخ غول رو شکستی ، به زحمت افتادی.
دوستان قبلا هم معنی رو گفته بودن من خواستم نکته ای رو یادآور بشم که عبارت با عبارت a big deal یکسان نیست.
A big deal به کار مهمی اطلاق میشود.
و همینطور با طعنه هم میشه گفت به معنی ؛ هنر کردی ، شاخ غول رو شکستی ، به زحمت افتادی.
مقدار زیادی - برای غیر قابل شمارشها
تنها وتنها معنی درست مقدار زیادی ( از ) میشود! چراکه با اسامی غیر قابل شمارش می آید
اسم غیر قابل شمارش A great deal of
A great deal of money
شمار زیادی
مقدار زیادی
خیلی
مقدار زیادی
خیلی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)