... [مشاهده متن کامل]
برای توصیف احساس مور مور شدن یا لرز ناگهانی استفاده می شود، که اغلب به عنوان پیشگویی یا نشانه ای از عبور کسی از روی محلی که قبر آینده خود فرد در آن خواهد بود، تفسیر می شود؛ لرزی که نشان از پیش آگاهی است؛ مو به تن سیخ شدن؛ بد به دل افتادن
داشتم به آن خانه قدیمی فکر می کردم که ناگهان احساس سرما و لرز کردم. می دانید، به دلم بد افتاده بود.
باد در اطراف خانه زوزه می کشید و من دوباره آن حس را داشتم، مو به تنم سیخ شده بود.
کی ( که داشت فکر می کرد ) : نه، عاشق شدن در خانه ی خودت امری خیلی عادی نیست. فکر کنم بهترین شکل عاشق شدن باشد. فرض کن ناگهان غمگین شدی. خیلی وحشتناک است که در خانه ای غریب، کیلومترها دورتر ، در حالی که به شدت غمگین هستی، عاشق هم باشی، . . . ( ناگهان مکث می کند، می لرزد. )
کارول: کی، چی شده؟
کی: هیچی.
کارول:پس لابد چیزی به دلت بد افتاده.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه # زمان و خانواده کانوی، # اثر جی بی پریستلی ( ص ۱۳۸، نسخه پی دی اف )
