a flash in the pan

پیشنهاد کاربران

دوستان گرامی ، درود
در جریان باشید :
کاربری که فعلاً با نام ِ کاربری:
[[ Saman Karim ]]
فعالیت می کند، برای پنجمین بار نام کاربری اش را تغییر داده است و قبلاً با نام های :
《محمدرضا مرادی پور》
...
[مشاهده متن کامل]

و 《English Litrature》
ووو. . . چند نام ِ کاربری مختلف ِ دیگر،
به 《مزخرف پراکنی》 مشغول است، و انگیزه اش 《فقط و فقط دروغ پراکنی و ارائه ی ترجمه های سخیف و رکیک و دروغین!》 است.
ای کاش، ترجمه ی حقیقی را می گفت ( که در اینصورت، باز قابل تحمل بود ) اما فقط 《ترجمه ی تحریف شده》 منتشر می کند و مدام لاف می زند که این ترجمه را در 《فُلان دیکشنری》 و《بَهمان کتاب》، دیده است!
[[که البته، ادعایش، سراسر دروغ است و دَوَنگ، و هرگز مدرک موثّقی ارائه نمی کند!!]]
من خیلی اتفاقی متوجه شدم که گوینده ی این ترجمه های 《رکیک و مَن دَرآوَردی》 در صفحات مختلف ِ پِلَتفُرم وَزین ِآبادیس، همگی
《یک دلقک》 پر رو و بسیار بددهان و فَحّاش ( دقیقاً مثل همه ی حرامزاده هایی که همه ی ما می شناسیم ) است!

بنابراین، با هدف ِجلوگیری از تحریف ِ کاربران گرامی، ترجمه ی غلط ِ او را محترمانه تکذیب کرده و برای اثبات ِ حقّانیت، تصویر ِ 《دیکشنری ِ مورد ادعای او》 را هم، ضمیمه و ارسال کردم.
نتیجه این شد که بجای دفاع از ادعای ( دروغینی که کرده بود، و برایش مقدور نبوده و نیست ) فقط به فَحّاشی و توهین پرداخت!!!

بنابراین، به شرافت ِ انسان های شریف، سوگند یاد کردم:
تا زنده هستم، هرجا که "دروغ" و 《مُزخرف پراکنی های رکیک》 این 《بیمار روانی》را ببینم، رسوایش کنم.
لطفاً حرف ها و ترجمه های مورد ادعای نام کاربری که در بالای این متن درج کردم را، خودتان 《راستی آزمایی》 و 《صِحّت سنجی》 بفرمایید.

برای شناخت بیشتر شما عزیزان، از طرز تفکر این 《میکروب ِ پَلَشت》، تصویر ِ 《یکی از ده ها!! فحاشی این جُرثومه》 را زیر همین کامنت، ضمیمه می کنم:
نوشته هایش، به قدری رکیک و دور از شأن ِ کاربران گرامی ( که قطعاً مُعرّف ِ شَجره ی خانوادگی خودش = البته اگر داشته باشد! ) است، که اکثر کلماتی که بوی گند تعفّن ِدهان ِکثیفش را در فضا پراکنده می کرد را پاک کردم.
به نام کاربری ( که با کادر قرمز، مشخص کرده ام ) توجه بفرمایید:
پیروز باشید. . .

a flash in the pan
Something that is briefly successful but does not last
تلاش ناپایدار ، جوگیر شدن بعدش بی انگیزه شدن
دولت مستعجل، موفقیت زودگذر
موفقیت تکرار نشدنی
تلاش بی نتیجه، کوشش بی ثمر
منبع :کتاب ۱۱۰۰ واژه
درخشش زودگذر
مثال:
The rookie hit many home runs in spring training, but once the season began he proved to be a flash in the pan.
promising at the start, but then disappointing
در ابتدا امیدوار کننده اما سپس ناامید کننده
promising at the start, but then disappointing
یه چیزی که فقط یکبار اتفاق میافته ، تکرار نشدنی
چیزی که فقط یکبار اتفاق می افتد ( همتا و نظیری بعد از آن پیدا نمی شود ) .
سرکار کذاشتن
درخشش کوتاه مدت؛ کوشش گذرا؛ تلاش ناپایدار؛ اقدام بی ثمر
شانس یکبار درخونتو میزنه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس