1 -
a situation in which one player, team, etc. wins everything that is available
موقعیتی که در آن یک بازیکن، تیم و غیره هر چیزی را که در دسترس است برنده می شود، همه موقعیت ها و جوایز را درو کردن
... [مشاهده متن کامل]
Romania made a clean sweep of the medals.
I was betting on all the games, and I needed a clean sweep.
We watched him take a clean sweep in three major tournaments.
The production achieved a clean sweep of this year's stage awards.
2 -
a situation in which something is completely changed by getting rid of people or things
وضعیتی که در آن چیزی با خلاص شدن از شر افراد یا چیزها کاملاً تغییر می کند
The only way to resolve the situation was with a clean sweep of the board room.
After the success of the Bolshevik revolution in 1917, many Soviet communists wanted to make a clean sweep of the discredited old order.
موقعیتی که در آن یک بازیکن، تیم و غیره هر چیزی را که در دسترس است برنده می شود، همه موقعیت ها و جوایز را درو کردن
... [مشاهده متن کامل]
2 -
وضعیتی که در آن چیزی با خلاص شدن از شر افراد یا چیزها کاملاً تغییر می کند