دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف ک - صفحه 156
کنی
کنیا
کنیاک
کنیاک خوری
کنیب
کنیت
کنیج کلا
کنید
کنیدر
کنیدن
کنیدوس
کنیر
کنیز
کنیزدبه
کنیزنواز
کنیزک
کنیزک بازی
کنیزک زاده
کنیزک فروش
کنیس
کنیسه
کنیش
کنیع
کنیف
کنیم
کنین
کنیه
که
که اندام
که بر
که پلت
که پیکر
که خوار
که زدن
که گذار
که گیلویی
که نورد
که نوردی
که کن
که که زدن
که کوب
کها
کهاء
کهاب
کهار
کهارد
کهال
کهام
کهامه
کهان
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161