دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف ژ - صفحه 10
ژنده پوش
ژنده پیل
ژنده چین
ژنده رزم
ژنده شیر
ژنده فروش
ژنر
ژنرال
ژنرال قنسول
ژنرال گاردان
ژنرالیف
ژنز
ژنزارت
ژنزاک
ژنس
ژنسریک
ژنسن
ژنسیر
ژنگ
ژنگ کیند
ژنگا
ژنگار
ژنگارزده
ژنگاری
ژنگدان
ژنگدن
ژنگله
ژنگلیچه
ژنگه
ژنگوی
ژنلهاک
ژنن
ژنه
ژنو
ژنود
ژنور
ژنوسکوپولامین
ژنوی یو
ژنک
ژنکپینگ
ژنی
ژنی دزار
ژنیان
ژنیوس
ژه
ژه هو
ژهام ژان
ژهان سن
ژهانسبورگ
ژهانو
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15