لغت نامه دهخدا با حرف خ - صفحه 130

دیکشنری مترجم بپرس

فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف خ - صفحه 130

خلاف گفتن خلاف گو خلاف محل خلاف مردمان کر خلاف معتاد خلاف نفس الامر خلاف واقع خلاف ورز خلاف ورزی خلاف ورزیدن خلاف وعده خلاف وعده کردن خلاف کاری خلاف کردن خلاف کننده خلاف یافتن خلافت خلافت پناه خلافت پناهی خلافت دار خلافت سریر خلافت مدار خلافکار خلافی خلاق خلاق المعانی خلاق الوجود خلاقت خلاقی خلاقیت خلال خلال الدار خلال پسته خلال خلیل خلال دان خلال قوم خلال مائده خلال مامونی خلال مکه خلال نارنج خلال نماندن خلال کردن خلاله خلالوش خلالیه خلاملا خلامیس خلان خلانج خلاندن

126 127 128 129 130 131 132 133 134 135

دیکشنری آبادیس

آبادیس از سال 1385 فعالیت خود را در زمینه فن آوری اطلاعات آغاز کرد. نخستین پروژه آبادیس، سایت دیکشنری آبادیس بود. دیکشنری آنلاین آبادیس از ابتدا تاکنون تغییرات بسیاری کرده و ویژگی های مختلفی به آن اضافه شده است. آبادیس افزونه ای کاربردی برای مرورگرهای فایرفاکس و کروم و اپلیکیشن موبایل طراحی کرده است که میتوانید از لینک های بالا دانلود کنید. دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی، ترجمه مخفف و کلمات اختصاری، مترجم آنلاین متن، لغتنامه دهخدا، فرهنگ معین، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ مترادف ها و متضاد ها، معادل فارسی کلمه یا به شیوه درست تر برابر پارسی واژه، فرهنگ سره، عبارات مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دانشنامه عمومی، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ساز، راهنمای انتخاب اسم و ... می باشد.

حقوق این سامانه وابسته به دیکشنری آبادیس می باشد.
استفاده از نوشتارهای این دیکشنری، با ذکر منبع، آزاد است.

© 2006-2023 abadis.ir