بکار امدنبکار امدهبکار انداختنبکار اوردنبکار اورندهبکار بردنبکار بستنبکار بن قتیبهبکار بودنبکار خواستنبکار داشتنبکار داشتهبکار رفتنبکار زدنبکار شدنبکار گماشتنبکارتبکاریبکاریدنبکاسبکاسه و نمک محبکاشتنبکاضبکاغذ بردنبکافتنبکافیدنبکالبکالهبکالیبکالیدنبکامبکامتبکانبکانکتبکاهبکاولبکاولیبکاویدنبکایابکاینبکاییبکباکبکبربکبرهبکبکهبکپاسابکتبکتاشبکتاشیبکتاشیه