هدیه عروسیهدیه فرستادنهدیه و پیشکشهدیه و تحفههدیه و چشم روشنیهدیه کردنهدیه یی به عروس خانمهذیانهذیان بیمارهذیان و سخن بی معنیهرهر بخش اثر موسیقایی چند قسمتیهر بخش از قطارهــر بخش ســرمایه شــرکتهر بخش قطارهر بند انگشت دست یا پاهر تکه از نارنجکهر ج ومرج و بی نظمیهر جا یا هر کجاهر جانوری که در هوا پرواز کندهر جای پایینتر از جای دیگرهر جسم هادی الکتریسیتههر چیر بی جانهر چیز امیخته و معلقهر چیز بد و زشتهر چیز به صورت گرد در امدههر چیز بی جانهر چیز پست و زبونهر چیز تلخ و سمیهر چیز درشت و خشنهر چیز زشتهر چیز زشت و بدهر چیز ساخته شده از فلز رویهر چیز سخت و محکمهر چیز شبیه مارهر چیز صندوق مانندهر چیز گردهر چیز هنوز به کار برده نشدههر چیزی که به ان تکیه بدهندهر چینه از دیوار گلیهر دستگاه مجهز به سیستم خودکار با هر نوع مولد نیروهر دوهر دو قسمت دستگاه تنفسهر دوازده ماه یکبارهر دور بازی بوکسهر دور بازی تنیسهر دور مسابقه بوکسهر دوره بوکسهر سازمان ورزشی در کشورمانهر سی روز یکبار