ترجمه این جمله رو میدونم که میشه یک روند، یک تمایل کلی در روشی است که یک موقعیت در حال تغییر یا توسعه است. اما منظور تمایل کلی در روشی ی موقعیت تغییر میکنه اصلا برام قابل درک نیستش. شاید دارم اشتباه ترجمش میکنم ممنون میشم ترجمه قابل فهمش رو بگید
فرانتس فانون می گوید : سیاه ستایی در ادبیات سیاه،دشنامی است که انسانهای سیاه پوست نثار انسانیت کرده اند سیاه ستایی یاغی علیه تحقیرسفید پوست در برخی از بخشها بهترین وسیله برانداختن منعها و دشنامهاست . معنی کل جمله رو اگه کسی بلده بگه ومعنی کلمه سیاه ستایی ادبیات سیاه یعنی چی به چه ادبیاتی ادبیات سیاه میگن
کلمات زیبایی که معنی(( زنده یاد )) را بدهند . سپاس
در داخل پرسش های کتاب منطق آورده اگر کذب هر الف ب است محزر باشد و این یعنی چه؟
... را از پا در می اورد
Violent ممنون میشم بهم بگید