ز باغی که پیشینگان کاشتند پس آیندگان میوه برداشتند چو کشته شد از بهر ما چند چیز ز بهر کسان ما بکاریم نیز ✏ «نظامی»
سوی شیر مرغ ار عنان تافتند به بازار لشگر گهش یافتند ✏ «نظامی»
مشو در حساب جهان سختگیر همه سختگیری بود سخت میر ✏ «نظامی»
به گفتن چه حاجت که هنگام کار هنرهای خود را کنند آشکار ✏ «نظامی»
اگر یزد دوره گز نزدیکه
آب در هاون کوبیدن
گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدن گردن مسگری
مغی ارغوان کشته بر جای جو بنفشه دروده به وقت درو ✏ «نظامی»
ز ما قرعه بر کاری انداختن ز کار آفرین کارها ساختن ✏ «نظامی»
به آب زر این نکته باید نوشت شتربان درود آنچه خر بنده کشت ✏ «نظامی»