" اندر سر خاک رفتن مهتاب " کنایه از چیه ؟ خوش باش و میندیش که مهتاب بسی اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت
سلام دوستان بنظرتون هیچ گرایی در اشعار خیام چطوریه ؟ اون یه هیچ گرای غمگین بوده یا شاد ؟ کلا نظرتون رو در باره ی اشعار خیام بگید دوست دارم بشنوم
شاخص ترین آرایه ی این شعر چیه؟ این کهنهجهان به کس نماند باقی////// رفتند و رویم دیگر آیند و روند
مفهوم بیت ای بحر وجود امده بیرون ز نهفت کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت هر کس سخنی از سر سودا گفتند زان روی که هست کس نمیداند گفت چیه ؟
منظور از"نقاش ازل" کیست ؟؟ هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا معلوم نشد که در طربخانۀ خاک نقاش ازل بهر چه آراست مرا
منظور خیام از"" رند ""در رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین نی حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین اندر دو جهان کرا بود زهرهٔ این چیه ؟
پیام خیام در این شعر چیه ؟ از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن فردا که نیامدهست فریاد مکن بر نامده و گذشته بنیاد مکن حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
منظور از "اندر سر خاک" مهتاب به نور دامن شب بشکافت می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت خوش باش و میندیش که مهتاب بسی اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت
تفسیر این رباعی از خیام چیه ؟ آن وقت که بحر کل شود ذات مرا روشن گردد جمال ذرات مرا زان میسوزم چو شمع تا در ره عشق یک وقت شود جمله اوقات مرا
تفسیر این شعر خیام چیه ؟ قوم متفکر منظور چه کسانی است . قومی متفکرند اندر ره دین قومی به گمان فتاده در راه یقین میترسم از آن که بانگ آید روزی کای بیخبران راه نه آنست و نه این