پرسش خود را بپرسید
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
١١٧ بازدید

می سرخ از بساط سبزه می‌خورد چنین تا پشت بنمود این گل زرد چو خورشید از حصار لاجوردی علم زد بر سر دیوار زردی چو سلطان در هزیمت عود می‌سوخت علم را می‌درید و چتر می‌دوخت عنان یک رکابی زیر می‌زد دو دستی با فلک شمشیر می‌زد چو عاجز گشت ازین خاک جگرتاب چو نیلوفر سپر افکند بر آب ✏ «نظامی»  

٤ روز پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٧٢ بازدید

-نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد - بار دگر گر  بر سر کوی دوست بگذری ای پیک نسیم صبا  - ای باد صبا به کوی آن دلبر کش احوال دلم بگوی اگر باشد خوش

١ هفته پیش
٣ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٣٤ بازدید

ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد من ابلهانه گریزم به آبگینه حصار زمانه مرد مصاف است و من ز ساده دلی کنم به جوشن تدبیرِ وهم، دفع مَضار                   عُرفی

١ هفته پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧٣ بازدید
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧٩ بازدید
٠ رأی
١ پاسخ
٨٠ بازدید

صید دل از این وادی، دارد سر آزادی امید که صیادی، بازش به کمین بادا! اغیار همی پویند، تا پیش منت جویند حرفی به گمان گویند، ای کاش یقین بادا! افزود دگر امشب، زخم دل من زان لب زان بیشترک یا رب، آن لب نمکین بادا! دی کآن مه موزون رفت، دلخون شده در خون رفت دین از پی دل چون رفت، جان پیرو دین بادا! ✏ «آذر بیگدلی»  

١ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
٤٦ بازدید

در عبارت  «گر در طلبت رنجی، ما را برسد شاید»  چه نوع شرط و احتمال در این عبارت نهفته است و چه احساسی را به تصویر می‌کشد؟

٣ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
١٠٠ بازدید

زندگی می کشد آخربه کجاکارت را بایدازدورتماشابکنی یارت را روزدیدارخودت رابه ندیدن بزنی شب ولی دوره کنی لحظه دیدارت را عاشقش باشی و تا عشق، خریدارت شد دور سازی خودت از خویش خریدارت را دوستش داشته باشی و نبیند هرگز «دوستت دارم» در سینه گرفتارت را

٣ ماه پیش