معنی بیت زیر جان سوی جسم آمد و تن سوی جان نرفت وان سو که تیر رفت حقیقت کمان نرفت (مولوی)
تفسیر شعر مولانا : زند موجی بر آن کشتی که تختهتخته بشکافد که هر تخته فروریزد ز گردشهای گوناگون نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را چنان دریای بیپایان، شود بیآب چون هامون
مفهوم کنایی بیت زیر چیه ؟ نه همین زآتش عشقت دل و جان میسوزد عشق روی تو به آنی دو جهان میسوزد
منظور شاعر از "تجوع وز خلا" گفت دانم کز تجوع وز خلا جمع آمد رنجتان زین کربلا
" نی در دکان نانبا" در بیت زیر یعنی چی؟ نی نی فتد در آسیا هم نور مه از روزنی زان جا به سوی مه رود نی در دکان نانبا
ایا این بیت به "وحدت وجود " اشاره میکنه ؟ جزوی چه باشد کز اجل اندر رباید کل ما صد جان برافشانم بر او گویم هنییا مرحبا
سلام معنی این بیت رو میخواستم گر نه آتش رنگ گشتی جانها در لامکان صد هزاران مشعله همچون شب میلاد چیست
سلام وقت بخیر در بیت سنگ می ندهد باستعفار در / این بود انصاف نفس ای جان حر استعفار چه معنیی داره؟ اشتباه تایپی هم نیست نسخه صد در صد درسته.
معنی دیگر "دماغ" در فارسی کهن چیه ؟
وای آن دل که بدو از تو نشانی نرسد مرده آن تن که بدو مژده جانی نرسد سیه آن روز که بینور جمالت گذرد هیچ از مطبخ تو کاسه و خوانی نرسد وای آن دل که ز عشق تو در آتش نرود همچو زر خرج شود هیچ به کانی ن ...