یه ضرب المثل معادل برای این عبارت میخوام harp on one string
به اصلاح superstimulated cow در یک مقاله مرتبط با مامایی دامپزشکی برخورد کردم اما معادل مناسبی برای آن در فارسی پیدا نکردم کسی میدونه این اصطلاح یعنی چی و در چه مورد کاربرد داره؟
سلام یه معادل مناسب برای "بذار یخش آب شه" یا "خجالتش بریزه".
سلام،به بازیهایی که به شکل غیر رسمی و توسط طرفدارها برای یه کنسول بازی ساخته میشن homebrew گفته میشه. معادل فارسی این کلمه چی میشه؟
ممنون میشم اگر کمکم کنید. معنی تحت الفظی نمیخوام. معادل فارسی که بطور شناخته شده در متون علمی بکار میره رو میخوام. بعضا "کشت سلول" را پیشنهاد کردند ولی تا جایی که میدونم کشت سلول معادل cell culture هست و نه cell seeding.
shot at چه معنی می دهد و آیا میتوان آنرا معادل "عکسی از" دانست؟
تفاوت ستون نویس با Opinion columnists
During the test I’d like you to observe and obey all the rules of the road; all the traffic signs, the signals.
وعده واژه ای عربی است وعده دادن به فارسی چه معادلی داره یعنی در فارسی سره و نصوص قدیمی چه اصطلاحی برای وعده دادن استعمال میکردند
معادل انگلیسی برای teater