"کهنه داسی است" در این بیت یعنی چی؟ تشنهی خون زمین است فلک، واین مه نو کهنه داسی است که بس کشته درود ای ساقی
تنها نشسته ای ؟ تو که آمدی تنها شدم
منظور شاعراز "چرخ کبود" و " شبیخون بلا" در این ابیات چیه ؟ برسان باده که غم روی نمود ای ساقی این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی حالیا عکس دل ما است در آیینهی جام تا چه رنگ آورد این چرخ کبود ای ساقی
منظور شاملو از رنگ آبی در این شعر چی بوده ؟ آی عشق رنگ آبی ات پیداست
معنی این شعر و نظر خودتونو بگید پرنده مردنی است پرواز را به خاطر بسپار
ما کافرکفریم و خداکافرماست مابنده ی اونیستیم ،اوبنده ی ماست .
میترسم نفسم دور از نفست در سینه بپوسد دور از منظره ی خندیدن تو، آیینه بپوسد
مفهوم بیت زیر چیه ؟ این طلب در تو گروگان خداست زانک هر طالب به مطلوبی سزاست
منظور حافظ از بی عمر زندهام من و این بس عجب مدار چیه ؟
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست بی بادهٔ گلرنگ نمیباید زیست این سبزه که امروز تماشاگه ماست تا سبزه خاک ما تماشاگه کیست؟