آنچه یافت می نشود آنم آرزوست ، منظور شاعر از آنچه یا فت می نشود ولی ارزویش را میشه کرد یعنی شیءای که قبلا تجربه کردیم ؟ وگرنه چطور میشه چیزی که یافته نمیشده ، یافت نمیشه و یافت نخواهد شد آرزو کرد ؟
منظور شاعر از اینکه "این دیوانه گر عاقل شود، دیگر نمیآید" چیست و چگونه دیوانگی و عشق به هم مرتبط میشوند؟ ز دست و پای دل برگیر این زنجیر جور ای زلف که این دیوانه گر عاقل شود، دیگر نمیآید
در "گر فضولم من که مهمان توام / شرط نبود هیچ مهمان را مکش" مولانا به چه شیوهای موضوع فروتنی و مهماننوازی را بیان میکند؟
در بیت "تو را با غیر میبینم، صدایم در نمیآید"، شاعر چه نوع احساسی را بیان میکند و چرا صدایش در نمیآید؟ تو را با غیر میبینم، صدایم در نمیآید دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمیآید
نام کتابی که ابن مقفع در قرن سوم هجری از عربی به فارسی ترجمه کرد چیست؟
این شعر "هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش " افتاده تو ذهنم میشه بقیشو بگید یا بگید کیه شاعرش پیداش کنم
مفهوم جوشش درونی در بیت «بیکسب و بیکوشش همه چون دیگ در جوشش همه//یپرده و پوشش همه دل پیش حکمش چون سپر» چه معنایی دارد و مولانا چگونه این شور و شوق معنوی را به تصویر میکشد؟
صاحب نظران لاف محبت نپسندند و آنکه سپر انداختن از تیر بلایی معنی این بیت چی میتونه باشه ؟ شعر دقیقا همین شکلیه
پسوند "سا " چه ویژگی به اسم میده ؟ "مثلا دلسا/مهسا"
رابطه ی مولانا با "صلاح الدین زرکوب قونوی" چه بوده ؟