بیت " ولی چندان که برگ از شاخه می ریخت / دو چندان می شکفت وبرگ می کرد " کنایه از چیست ؟
سلام، دوستان کسی میتونه این شعر رو به انگلیسی بگه؟ ممنون میشم امشب به بره من است آن مایه ناز/یارب تو کلیده صبح در چاه انداز ای روشنی صبح به مشرق برگرد/ ای ظلمت شب با من دیوانه بساز
میشه جمله ی زیر و به نثر امروزی برگردونید صفتِ یقین، شیخ کامل است ظنّهای نیکویی راستِ مریدان او شد
سلام آیا دل دیوانه اضافه استعاری است؟
1 دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند/ ﺧﻮاﺟﻪ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻏﻢ ﺧﺪﻣﺘﮑﺎرش 2 ﺧﯿﺮه آن دﯾﺪه ﮐﻪ آﺑﺶ ﻧﺒﺮد ﮔﺮﯾﮥ ﻋﺸﻖ/ ﺗﯿﺮه آن دل ﮐﻪ در او ﺷﺮم ﻣﺤﺒّﺖ ﻧﺒﻮد 3 ﺑﻪ ﮐﻮي ﻋﺎﺷﻘﯽ از ﻋﺎﻓﯿﺖ ﻧﺸﺎن ﻧﺪﻫﻨﺪ/ ﻫﺮ آن ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺪو اﯾﻦ دﻫﻨﺪ، آن ﻧﺪﻫﻨﺪ 4 ﻣﮑﺶ آن آﻫﻮي ﻣﺸﮑﯿﻦ ﻣﺮا اي ﺻﯿّﺎد/ ﺷﺮم از آن ﭼﺸﻢ ﺳﯿﻪ دار و ﻣﺒﻨﺪش ﺑﻪ ﮐﻤﻨﺪ
معنای شهر زیر از" دهلوی " هر چشمه به بحر همعنان ست اینجا هر خاربنی ثمرفشان ست اینجا از حاصل مرز و بوم بنگاله مپرس نی خامه و هیمه خیزران ست اینجا
برگردان به نثر امروزی جمله ی زیر : کسی از او وصیت خواست. گفت: وصیت میکنم تو را بدانکه پادشاه باشی در دنیا و آخرت
"دلفکارت" یعنی چی؟؟ نپرسی حال یار دلفکارت که هجران چون کند با روزگارت
"همه خسته نباشید!" عبارت درستیه ؟ اگرغلطه بهتر چزور بیان شه ؟
تو جمله ی زیر میشه زمان فعل هاشو که هایلات میکنم بهم بگید صدای بلدرچین یک دوم قطع نمی شود ، جوجه کبک ها، خط و خال انداخته اند .”