برابر پارسیِ روان برای واژه «تاثیر»
بهترین جانشین و برابر پارسی (که بسیار روان بوده و در روزمره از آن بهره برده بشه) برای واژه «تاثیر» در چند نمونه و گزاره زیر چیست؟
۱. تاثیر دوست خوب بر زندگی ما
۲. تاثیرگذاری کشور چین بر اقتصاد جهانی
۳. تاثیرات فرهنگی جنگ بر روی مردم
٧ پاسخ
شگفتا دوستمان میگوید برابر پارسی تاثیر خوبان باز برابر عربی می اورند یکی میگوید اثرگذاری یکی میگوید قدرت نفوذ
ما امروز پارسی سخن نمیگوییم
کارکرد/رد /پرتو/بازتاب/ انگیزش/برگرایی/برگرش در کرمانجی بندوره در سورانی کاریگری و در پشتو اغیز گویند اغیز همان اگیز /انگیز است
اثر از HONAR و هنر فارسی آمده ؛ روشن اینکه هنر یعنی چیزی که شما می آفرینی و بدان میبالی یعنی اثر گذاری ملاک بوده / هنر در زبان لاتین آنِر خوانده میشود (HONAR) که نشان میدهد هنر / آنِر و اثر یکی میباشند
تاثیر = اثرمند / اثرگر / اثروَر / کارگر / اثرآد ( اثرآمده )
برابر پارسی اثر و تأثیر رو میتونیم هنایش در نظر بگیریم؛
هناییدن : اثر کردن، تأثیر گذاشتن
هنایش :اثر ، تأثیر
هناییده : متأثر ،اثر گرفته ،تحت تأثیر
"اثر گذاری" روان تر ا ز تاثیر است
بازخورد ،پی امد ،رد پا،
کارایی ، قدرت نفوذ ، باز تاب ، باز خورد
بله ولی پارسی نیست