معنی out of touch در جمله ی زیر
out of touch تو جمله ی
I feel out of touch
چه معنی میده؟
٤ پاسخ
عبارت "out of touch" یک اصطلاح (idiom) در زبان انگلیسی است که معانی مختلفی را بسته به متن و موقعیت ارائه میدهد. در جملهی "I feel out of touch" این عبارت حالتی از عدم ارتباط، فاصله گرفتن، یا ناآگاهی از یک موضوع یا جامعه را توصیف میکند.
بررسی معانی مختلف "out of touch":- عدم ارتباط با مردم – گوینده ممکن است احساس کند که دیگر مانند گذشته با دوستان، خانواده یا جامعه ارتباط ندارد.
- ناآگاهی از رویدادها – ممکن است گوینده احساس کند که از اخبار، فناوری، فرهنگ یا تغییرات اجتماعی عقب افتاده است.
- فاصلهی احساسی و ذهنی – گاهی این عبارت به این معناست که فرد احساس میکند از دنیای اطرافش جدا شده یا ارتباطش با احساسات خود را از دست داده است.
این جمله نشاندهندهی احساسی از جداافتادگی، ناآگاهی یا عدم ارتباط است. برای مثال، اگر کسی مدت زیادی از رسانهها و اخبار دور بوده باشد، میتواند بگوید "I feel out of touch with current events" (احساس میکنم از اخبار روز بیخبرم). یا اگر فردی مدت زیادی با دوستانش در ارتباط نبوده باشد، میتواند بگوید "I feel out of touch with my friends" (احساس میکنم از دوستانم دور شدهام).
ترجمهی روان جمله:- «احساس میکنم از دنیا عقب افتادهام.»
- «احساس میکنم از اوضاع بیخبرم.»
- «احساس میکنم از بقیه جدا شدهام.»
نتیجهگیری:
عبارت "out of touch" بیشتر به احساس بیگانگی یا فاصله گرفتن از چیزی یا کسی اشاره دارد، و بسته به متن میتواند معنای دقیقتری پیدا کند.
پرت بودن ؛ حس میکنم خیلی از قضیه پرتم.
- من احساس عدم آمادگی می کنم. (I feel a lack of preparedness.)
- درک صحیحی از شرایط ندارم. (I lack a proper understanding of the situation.)
- اعتماد به نفس لازم برای انجام این کار را ندارم. (I lack the necessary confidence to do this.)
- احساس می کنم آموخته هایم کافی نیست. (I feel my knowledge is inadequate.)
- آمادگی ذهنی لازم برای این چالش را ندارم. (I lack the mental preparation for this challenge.)
To be unaware بی خبر بودن ، نامطلع بودن