پرسش خود را بپرسید
معادل فارسی زیبا و رسا برای کلمه bridgeburner
١١ ماه پیش
٨٨
bridgeburner
توی کتاب فانتزی "تباهی نامه ی مالازان" گروهی از کهنه سربازها هستند که بهشون بریجبرنر میگن. از طرفی سایت urbandictionary.com برای این کلمه نوشته:
a person who ends a work, romantic, or friendly relationship in such a way as to forever prevent a return to anything similar with a particular organization, or person.
gah, with the lies! hope you're happy being such a bridgeburner.
حالا نمیدونم چه ا ای براش مناسبه.
٠
٠
١
١
١ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
"پلهای پشت سر را خراب کردن" معمولاً به این نتیجه منتهی میشود که دیگر راه بازگشتی نباشد. شاید در این مورد "پل خرابکنها یا بیبازگشتها" بتوان اشاره کرد.
١٣,٩٦٣
٨
٤٩٤
١٠٠
١١ ماه پیش