معنی دِماغ در شعر یک دسته گل دِماغ پرور از خرمن صد گیاه بهتر
١١ پاسخ
معنای دماغ مغز و مخ میباشد در اینجا یعنی گلهایی که مغز و ذهن را میپروراند
یعنی یک دسته گل فکر پرور یا روح و روان پرور یا شادی آفرین
دِماغ بمعنی مغز هست و دَماغ بمعنی بینی.
دِماغ پرور هم معنی چیزی که باعث تحریک فکر و پرورده شدن مغز را میشود را میدهد.
بعید میدونم شاعر اینجا کاری ب عطر و بو داشته باشه.
دِماغ پرور یعنی چیزی که تو را سر ذوق می آورد.
در اینجا به معنی خوشبو و عطرآگین است.
در اینجا علاوه بر خوش بویی معنی برانگیزنده فکر و ذهن هم از شعر بر می آید. یعنی یک علتی که باعث تشویق و روحیه دادن و برانگیختن اراده وذهن شده وباایجاد سرحالی و سبک بالی زمینه ساز اعمال و افکار درست بعدی باشد.
گل دماغ پرور خوش بو کننده مشام جان
دماغ پرور ، تازه و راست کننده جان و اندیشه
صفت فاعلی از آن نمونه صفتهای بیانی است که معنای فاعلیت را در خود دارد و معمولا بر کننده کار یا دارنده معنی دلالت میکند یا آن که مفهوم انجام عملی را به موصوف (اسم) نسبت میدهد. صفت فاعلی از صفتهای ترکیبی است به این ترتیب همواره یکی از ساختارهای مشتق، مشتق-مرکب یا مرکب دارد.
بنابراین در یک دسته گل دماغ پرور :
چون گل به صورت ذاتی خوشبو و معطر است بیان کننده
است یعنی دسته گلی که مشام جان و مغز را نوازش می دهد. مایه لذت و حظ و آرامش مغز و اعصاب
معطر و خوشبو
دماغ به معنی مغز است اما ترکیب دماغ پرور یعنی خوشبو ، معطر
در این بیت ذوق هم میتواند باشد
درود دماغ همان مغز است