اصطلاح "toy example"

اصطلاح "toy example" در زبان انگلیسی به معنای یک مثال ساده و کوچک است که برای توضیح یک مفهوم پیچیده‌تر به کار می‌رود. این عبارت بیشتر در علوم کامپیوتر، ریاضیات، و یادگیری ماشین استفاده می‌شود.

• "toy" در اینجا به معنای "اسباب‌بازی" است، اما در این ترکیب، مفهوم ساده، کوچک و آزمایشی را می‌رساند.
• "example" یعنی "مثال".

پس، "toy example" به نوعی "مثال ساده و نمایشی" یا "مثال آزمایشی" ترجمه می‌شود.

مثلاً در یادگیری ماشین، اگر بخواهیم یک الگوریتم پیچیده را توضیح دهیم، از یک مجموعه داده‌ی کوچک و ساده (مثلاً فقط چند عدد) استفاده می‌کنیم تا ایده کلی روشن شود، بدون این که وارد جزئیات پیچیده شویم. به این نمونه ساده‌شده، "toy example" می‌گویند.

🔹 ترجمه پیشنهادی:
✔ مثال ساده‌شده
✔ نمونه‌ی آزمایشی
✔ مثال نمایشی

این اصطلاح برای کمک به فهم ایده‌های بزرگ‌تر بدون پیچیدگی‌های غیرضروری به کار می‌رود.

اصطلاح "مثال اسباب بازی یا مثال ساده" به یک نسخه یا سناریوی ساده شده از یک مشکل، مفهوم یا سیستم اشاره دارد که اغلب برای اهداف آموزشی یا توضیحی استفاده می شود. درست مانند اسباب بازی کودک که می تواند یک نسخه ساده شده از یک شی واقعی را نشان دهد، یک "مثال اسباب بازی" یا "مثال ساده" به عنوان یک نمایش ساده و قابل درک از یک ایده پیچیده تر عمل می کند.

در علم، ریاضیات و مهندسی، نمونه‌های اسباب‌بازی اغلب برای نشان دادن اصول اساسی یا نشان دادن نحوه عملکرد یک روش یا مفهوم بدون گرفتار شدن در پیچیدگی‌های غیرضروری استفاده می‌شوند. معلمان، محققان و متخصصان اغلب از مثالهای اسباب‌بازی استفاده می‌کنند تا به یادگیرندگان کمک کنند تا مفاهیم اساسی را قبل از پرداختن به جزئیات پیچیده‌تر درک کنند.

بنابراین، اساساً یک مثال اسباب‌بازی، نمایش ساده‌شده‌ای از یک ایده پیچیده‌تر است که برای آسان‌تر کردن درک و ایجاد زمینه‌ای برای کاوش عمیق‌تر طراحی شده است.

به عنوان یک عبارت اصطلاحی، "toy example" به یک نمونه ساده یا غیرواقعی اشاره دارد که برای نشان دادن یک مفهوم یا ایده استفاده می شود. این اغلب در زمینه های دانشگاهی یا فنی برای توضیح ایده های پیچیده به روشی در دسترس تر استفاده می شود. به عنوان مثال، یک toy example of a mathematical proof   ممکن است شامل یک معادله ساده با تنها چند متغیر باشد، در حالی که یک toy example of a computer program  ممکن است شامل یک قطعه کوچک از کد باشد که یک ویژگی خاص را نشان می دهد.

The professor used a toy example to explain the concept of recursion.

The textbook includes several toy examples to help students understand the principles of physics.

The researcher used a toy example to demonstrate the effectiveness of the new algorithm.