وا می دارد یعنی چه
٢١ پاسخ
بر انجام آن کار ترغیب میکند، مجبور به انجام کاری کردن، وادار میکند که کاری انجام دهد
Make sb to do sth
Persuade sb to do sth
Induce sb to do sth
کسی را مجاب به انجام کاری کردن
کسی رو مجبور به انجام کاری کردن
کسی را به انجام کاری واداشتن
وادار کردن کسی به انجام کاری
یعنی بر آن میکند تا
یعنی مجبور می کند
جمله قدیمی مجبور کردن و وادار کردن.
او مرا وادار به آن کار کرد ( وادار کردن)
او مرا از آن کار واداشت (جلوگیری کردن)
یعنی کسی را مجبور به انجام کاری میکند
رامگا اموزگار فکر میکنم شماداری اشتباهمعنی میکنی یعنی جلوگیری کردن.مثلا من اون فرد رو از انجام کاری وا میدارم.یعنی طرف رو از انجام اون کار منصرف کردم و جلوگیری کردم.وبلعکس متضادش میشه وادار کردن یعنی کسی رو به انجام کاری مجبور کردن.😉
بزرگوار، وادار کردن از واداشتن میاید، مرکب شدنِ فعل بسیط تأثیری بر معنای فعل نمی گذارد، مانند طلبیدن و طلب کردن، درخواستن و درخواست کردن، پرسیدن و پرسش کردن، کوشیدن و کوشش کردن و. . . اینکه داشتن به زمان حال می شود داریدن
( به طبع واداشتن هم می شود واداریدن ) بدیهی ست، پس وامی دارد یعنی وادار می کند.
وادار می کند
وا میدارد یعنی وادار میکند، مجبور میسازد.
یعنی به حال خود رها میکند
بر می دارد
یعنی مجبور می کند
با سلام. وا می دارد، به معنای مجبور نمودن است. مثلاً او مرا وا می دارد که این کالا را برایش بخرم. یعنی مرا مجبور به خریدن آن کالا می نماید.
واداشتن: مجبور کردن، وادار کردن.
وامیدارد: مجبور میکند، وادار میکند.
رها ساختن، ول کردن، بیخیال شدن، بی ثمر ماندن
مجبور میکند یا راضی به کاری میکند
سوق میدهد
برمی انگیزد
ترغیب میکند
وادار میکند، مجبور میکند
وادار کردن؛ کسی را به کاری گماشتن؛ مجبور کردن.
۲. تحریک کردن؛ برانگیختن.
۳. تشویق و ترغیب کردن.
۴. کشاندن؛ جذب کردن.
۵. [قدیمی] مانع شدن؛ بازداشتن.