به وجود آمدن یا بوجود آمدن
کدوم درسته؟
(بوجود) آمدن
یا
( به وجود) آمدن؟
صرفا برای افزایش اطلاعات کاربران
٨ پاسخ
سلام خدمت شما دوست عزیزم.
در حال حاضر هر دوی اینها استفاده میشن و هر دو درست تلقی میشن. اما صحیحترش "به وجود آمدن" هست.
موضوعی که هست اینه که خیلی سال پیش شاید از صد یا صدوپنجاه سال پیش یه عادتی بین مردم باب شده بود که حروف اضافه و مخصوصاً حرف اضافه "به" رو به کلمه بعدی وصل میکردند طوری که حرف "بـ" به ابتدای کلمه بعدی میچسبید و حرف "ـه" کلاً حذف میشد.
مثال:
- "بتهران رسیدم." به جای "به تهران رسیدم."
- "باید بموقع میامدید." به جای "باید به موقع میامدید."
- و حتی خود کلمه "بجایِ" به جای "به جایِ"!!!
بهوجود آمدن
زیبا تره
به وجود آمدن درسته و بوجود آمدن درست تر. هردو حالت در نگارش صحیح می باشد.
به وجود آمدن صحیحه
بهوجود آمدن درست است
جدا نوشتن [به] پارسیتر و درستر است چراکه در زبان تازی چسبیده نوشته میشود مانند به خدا، بالله.
میتوان بهجای [به وجود آمدن] گفت :
ساخته شدن، آفریده شدن، پیدا شدن، پدیدار شدن،پدید آمدن و...
سلام و درود بر شما
منم با دیدگاه تان ناهمسو نیستم، سخن در اینجاست که چون "به" در پارسی به همین ریخته و تک واجی نیست و واژه ای جداگانه است اگه چسبیده به واژه بعدی نوشته بشه ناخودآگاه و ناخواسته یه جور عربگرایی رو داره نشون میده.
در بنیاد هم "به" از "پت" پهلوی گرفته شده که واژه ای جداگانه ومستقل است سپس در پازند به "په" دگرش یافته و در پارسی نوین "به" شده، پس در آغاز هم واجی چسبیده به واژه ی پسین نبوده که اینک سرهم نوشته شود.
با سپاس از شما
به وجود آمدن درسته
هر چند که در هر دو رگه هایی از همون پدیده ای هست که در گفتن و نوشتن 'کدوم' هست، ولی خب تا جایی به دستور زبان فارسی وابسته س و پند هایی که باید گوش جان سپردشون، هر دو غلطن. یکم اینکه واژه ی' وجود' فارسی نیست که 'به وجود' درست باشه یا 'بوجود'. و دویم اینکه تکواژ 'به' رو به ریخت پیشوند 'ب' دراوردن روا نیست؛ ولی خب... در نوشته های خودمونی کار نوشتن رو اندکی ساده تر میکنه همونجور که نوشتن "غلطن و وابسته س" که پیشتر همینجا نوشتم کار گفتن و نوشتن رو ساده تر کرده.
صرفا و اطلاعات هم واژگان نادرستی هستن.
صرفا: خب، تنها.
اطلاعات: آگاهی، دانسته ها، دانستن
واژه ی وجود رو مردم گاهی به مانای 'بودن و هستی' و گاهی به مانای 'داشتن' بکار میبرن در سخن. گاهی هم واژه ی 'وجود' هیچ نقش درست و درمانی نداره و همینجوری بیخود و بیهوده و دورغکی لا به لای واژگان چپانیده شده. باور کن :) پیگیر باشی میبینش. اقا جای دور نریم، در همین 'به وجود آمدن' واژه ی وجود چه کاره س؟ بگی نگی هیچی. خوب نگاش کنی هیچی که هیچی. همون 'آمدن' به تنهایی بس است. ولی ایا میشه 'آمد' رو گذاشت کنار؟ نه که نمیشه.
با هیچ واژه ای بیشتر از واژه ی 'وجود' دروغبافی نشده (و نتوان که کرد).
با سلام خدمت شما.
از نوشته شما این جوری برداشت میشه که جنابعالی متأسفانه توجه لازم رو برای جواب دادن به سوال دوستمون آقای "علیرضا صالحی" به خرج ندادید و بیشتر به نارضایتی خودتون در مورد وجود و استفاده کلمات عربیِ پذیرفته شده در زبان فارسی پرداختید.
نه. شناخت و خوانش من از واژه ی 'درست' بدان گونه بود. به کار گرفتن واژگان هیچ زبانی در دیگری پسندیده نبینم. مگر آن که نی آز باشد. پر شدن واژگان عربی و انگلیسی در فارسی امروز مردمان مرا چندان ناخشنودو ناخرسند نکرده، در گور دیگری نخفتم که، ولی خب این گونه هم نباشد که خوانشم از واژه ی درست زیر - و - رو کنم و واژگان را بیهوده و بیخود، از هر زبان دیگری که باشند، در فارسی درست انگارم. تو گویی که درست باشد؟ خب برای تو درست باشد. من که بپرهیزم از "شیطان ترجمه" شما توجه! لازم! خویش خرج کنید.
با سلام خدمت شما.
حرف اضافه "به" در زبان فارسی با حرف جرّ "بـ" در زبان عربی با هم فرق دارن و حرف جرّ "بـ" چون تنها یک حرفه باید به کلمه بعدی بچسبه و این موضوع ربطی به فارسی یا عربی بودن نداره. در زبانهای انگلیسی و فرانسه هم وقتی کلمه ای بنا به هر دلیلی خلاصه میشه و فقط یه حرف ازش میمونه اون حرف با یک علامت آپستروفی ( ' ) به کلمه کناری میچسبه.