فرق وجود و ماهیت

از منظر اهل عالم طبیعت ،  اصالت با وجود است یعنی باید چیزی وجود داشته باشد تا شما در مورد آن کاری انجام بدهید مثلا کودک بدنیا بیاید تا رشد کند تا رشد فکری وجسمی بدهیدش و یا آهن باید وجود داشته باشد تا شما از آن شمشیر یا ابزار مدرن بسازید و  ...ولی از منظر اهل عالم غیب هر چیزی که در دنیای طبیعت حاضر می‌شود ریشه اش از عالم غیب (یا عالم معنی یا عالم ملکوت یا عالم ماهیت یا عالم بالا و ...  ) است ،یعنی اول آنجا هست  یا اول باید آنجا باشد تا بعد در دنیای مادی شکل بگیرد  . این مبحث   در میان فلاسفه و کلامیون و... همیشه در جریان بوده است .

البته حکمای متألهه  در انسان اصالت را با وجود و بعداز آن  قدرت خلق و جعل   را در انسان  ازآن ماهیت می‌دانند.   یعنی بعد از بوجود آمدن انسان او قدرت دارد تا از غیب ماهیت را به وجود تبدیل کند .  

وقتی کودک میگوید این یک مداد است و آن یک خودکار است ، کاملا به معنی وجود مداد و خودکار آگاهی دارد و حتی فرق بین ماهیت مداد و خودکار را درک کرده است وگرنه می‌گفت این مداد است آن هم مداد است 

وجود داشتن یعنی بودن! یعنی الان هست! آقا این چیز الان تو دست من هست وجود داره. به این میگن مفهوم وجود یعنی بودن یا نبودن. ماهیت یعنی چیستی اون شی یا چیز! این چیز تو دست من هست حالا این چیز، اصلا چی هست؟ ماهیت یعنی پیگیری چیستی شی یا چیز که آقا این الان چیه؟ خب این خودکاره. اها پس ماهیت این میشه خودکار؟ بله. وجود هم که.....؟ بله وجودم داره