آیا اراده آزاد یک توهم است یا ما توانایی انتخاب داریم؟

این سوال رو دبیرمون پاسخ داده بودند که اینکه میگن تقدیر همه مشخصه ولی اراده ما چی میشه گفتن که تقدیر اونطور که فکر میکنیم نیست مثلا خداوند زمین رو سفت افریده و مسلما اگه کسی خودش رو از جایی بلند به زمین پرت کند انفاق بدی میوفته و شاید بمیرد ولی اینکه خودش بندازه یا دست اراده خودش هست پس اینجا تقدیر چیه؟ تقدیر اینه که اگه خودش را بندازه خدا جوری تقدیر کرده که اتفاق خوبی براش نمیوفت

امیدوارم رفع ابهام شده باشه

عزیز دلم. سوالی که پرسیدین  در واقع این سوال تو خیلی موارد وجود داره و یک تناقض بنیادی هست … مثلا لیبرالیست های کمونیست و اجلاس سران داووس رو مطالعه کنید تا مطلب دستتون بیادبا کتاب پنج نگاه زیر چشمی به خشونت. اثر. اسلاووی ژیژک (شاهکار نوشته). 

بذارین به مثال بزنم خانم غربی میره زیر تیغ جراحی برای زیبایی ولی درد عوارض …شاید مرگ هم به همراه داشته باشه…یک جا هم افراد افراطی اسلامی تندرو. دختر رو ختنه میکنن هردو آسیب میزنن این اولی کجا و اون یکی کجا… همیشه باید مسایل رو نسبی نکاه کرد ولی واقعیت امر نظر خودم نه ما اراده‌ای نداریم و داخل سیلان جریان زندگی جلو میریم. همین و بس…قانون دوم ترمودینامیک با قضیه انتروپی و بردار زمان. شاید روزی برسه انسان بتونه به هر دو‌طرف بردار بره و بیاد

بی تردید آنچه قرین ب وهم میباشد عدم اراده و انتخاب میباشد ولو در ترک فعل و انفعال

بله شما در اراده و انتخاب مجبورید ولو هنگامیکه اراده میکنید ک اراده نکنید

سلام. همین که شما اومدید متن  این سوال رو  تایپ کردید تا ما نظر بدیم، یعنی شما قدرت اختیار و انتخاب دارید. 

ولی مثلا قدرت انتخاب و اختیار شما در یک چارچوبی هست. یعنی مثلا نمیتونید این سوال رو برید از  آدمهایی که فوت شده اند بپرسید. پس قدرت اختیار شما محدود است. نه آزاد آزاد هستیم، نه  جبر مطلق بر ما سایه افکنده.  

سلام

در کل میتوان گفت اگر به اختیار خود(اراده)راه سعادت و کمالات انسانی را طی نکنید و در مرتبه نازل و دون طبیعت قعود کرده بمانید ،براساس اساس خلقت و حرکت ذاتی از نقص به کمال به جبر خواهند برد(جبر میتواند در برزخ باشد که  یا  عالم طبیعت به شکل درد رنج بیماری  کذلک…

پاسخ به این پرسش مروری است بر تاریخ  چند هزارساله‌ی فلسفه. پیشنهاد می‌کنم از ژان پل سارتر کتبی مطالعه بفرمایید. عمده‌ی فلسفه‌ی سارتر حول اراده‌ی آزاد می‌گردد. نقطه‌ی مقابل آن تقدیرگرایی است که در فلسفه کلاسیک غرب و عموم مطالب در فلسفه شرق قابل پیگیری است.