پرسش خود را بپرسید
ترجمه عبارت He was sending knights, and it was...
٢ سال پیش
١٨١
ترجمه این عبارات به صورت روان:
He was sending knights, and it was going to be a big public deal.My deal in the works depended on discretion. And everything hinged on this deal. "Sebastian, I don't need knights."
٢٧٢
٠
١
١٣
١ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
او داشت شوالیه ها را می فرستاد. و قرار بود یک معامله بزرگ عمومی شکل بگیرد. معامله من در کارها بستگی به صلاحدید داشت. (بنا بر مصلحت بود). و همه چیز به این معامله گره خورده بود. سباستین، من به شوالیه ها نیاز ندارم.
١٢٧,٣٨٦
٧٢
٢٧٧
٢٦٨
٢ سال پیش