پرسش خود را بپرسید

معنی اصطلاح i worn out

تاریخ
١ سال پیش
بازدید
٦٦٠

سلام وقت خوش 

معنی این اصطلاح چی میشه ؟

i worn out

٤,٦١٨
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
٢١٢

١١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

نخست اینکه I worn out نه i.
دوم، به چم " رُس من کشیده شده" "از کت و کول افتادم" "دیگه بریدم"
معمولا معنای شکست و شکست‌خوردگی می‌دهد.

٨٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
٣
تاریخ
١ سال پیش

خستگی زیاد. دیگه نا ندارم، از پا افتادم

٣,٤٤٠
طلایی
١
نقره‌ای
١٢
برنزی
٤١
تاریخ
١ سال پیش

اصطلاح "I'm worn out" به معنی "خیلی خسته‌ام" یا "به اندازه‌ای خسته هستم که ادامه دادن به کار یا فعالیت دشوار است" است. این عبارت به وضعیت فیزیکی یا روحی شخص اشاره دارد که به دلیل کار زیاد، فشار ذهنی یا دلایل دیگر خستگی بسیاری را تجربه کرده است.

٥,١٩١
طلایی
٢
نقره‌ای
٥٩
برنزی
٢١
تاریخ
١ سال پیش

یعنی خستم و به فنا  رفتم،خیلی معادل دیگم داره تو انگلیسی خیابونی

٣٧١
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
٥
تاریخ
١ سال پیش

I'm worn out  ، به معنی: زِهوارَم در رفته، خیلی خسته ام، دیگه نا ندارم.

اما اگه یه وسیله مثلا یه کفشی چیزی worn out شده باشه، به این معنیه که خیلی دیگه کُهنه شده در اثر  استفاده ی زیاد، زِهوارِ ش دررفته.

٢٦٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
٧
تاریخ
١ سال پیش

من بسیار خسته ام 

١٥١,٦٠٧
طلایی
٢٢٢
نقره‌ای
٣٨١
برنزی
٧٤٣
تاریخ
١ سال پیش

وقتی خیلی خسته هستی این جمله رو بکار میبری 

٤٢
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
١
تاریخ
١ سال پیش

worn out: extremely tired

I'm worn out  یعنی خیلی خستم،  له لهم، خسته و کوفتم

٥,٣١٨
طلایی
١
نقره‌ای
٣٣
برنزی
٣٠
تاریخ
١ سال پیش

داغونم دیگه، نابودم دیگه، جون ندارم، پوکیدم!

٢٦,٥٧٥
طلایی
١٠
نقره‌ای
٥٦٧
برنزی
٢٢٤
تاریخ
١ سال پیش

سلام

یعنی همه چیز درست می شه

تاریخ
١ سال پیش

خسته و کوفته، آش و لاش

Synonyms

Extremely tired

dog-tired

exhausted

fagged

 fatigued

 played out,

spent

 washed-out

worn out tired

burned out

wiped out

shattered 

٢٦,٠٨٥
طلایی
٧
نقره‌ای
١٢٢
برنزی
٩٥
تاریخ
١ سال پیش

پاسخ شما