پرسش خود را بپرسید
معادل کنایه bring a knife to a gunfight
٢ سال پیش
٤٠٣
معادل کنایه
bring a knife to a gunfight
در فارسی چه می شود؟
توضیح انگلیسی در دیکشنری:
To enter into a confrontation or other challenging situation without being adequately equipped or prepared.
دنبال یه معادل مناسب هستم.
١,٧١٢
٠
١٦
٢٦
٣ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
لقمه ی بزرگتر از دهان خود برداشتن
وارد کار/انجام کاری شدن که توانایی،امکانات،شرایط و منابع لازم برای انجامش وجود ندارد.
٢٥٠,٤٧٩
٨٧
١,١٣٨
١,١٢١
٢ سال پیش
با مشت به جنگ سر نیزه رفتن
٧٠٣
٠
٢
٩
٢ ماه پیش
شاید اینا باشن:
با نردبان به آسمان نمیشه رفت.
یا
شکار شغال میروی اسلحه ی شیر با خودت ببر.
یا
سبوی خالی را به سبوی پر مزن.
٦,٦٥٦
٤
٨٦
٢٤
٢ سال پیش