پرسش خود را بپرسید
هم خانواده روان (به معنی روح)
١ سال پیش
٢,٥٠٦
حداقل سه هم خانواده برای کلمه روان به معنی روح
٣٠
٠
١
٢
٥ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
روانی، روانجو، روانکاه،
١,٤٥٤
٠
٨
٢٣
١٠ ماه پیش
روان نژند
بی روان
١٦٠
٠
١
١
١ سال پیش
رفتن: رفت/رو/رفته
رفتار، روانه، روند، روال، روا، روز، روزنه، روزگار، روش،
٢,٣١٢
٢
٤١
١٢
١ سال پیش
شادروان، روانشناس ، روانپزشک
٤٥٤
٠
١
٥
١ سال پیش
فروهر= روح= روه، رُوان، جان، اوروَن، رووَن، رُوَن، رُوان اور
برگرفته از فرهنگ نامه ((چیلو)).
اسل شناسی واژگان فارسی از ((زبان روزمره)) و ((زبان سازی دیرینه و نو)).
نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی-امیرمسعودمسعودی
#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
#Taksoo
#نازنین-علیپور
#مهدی-اباسلط
#فرشید-سرباز-وتن-رشید
#نهال-بهداد-فر
#محمد-رویایی
#ضیا-همایون
#نادر-رهسپار
#اردشیر-سمسار
#اوج-اندیشان-آزاد
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
١,٨٩٧
٠
٢٠
١٦
١ سال پیش