معنی کلمه بیگ بوی یا big boy
٤ پاسخ
پسر بزرگ میشه معنیش
From Wikipedia
1. (idiomatic) A large object or person. I've been dying to get behind the wheel of this big boy.
2. (idiomatic, informal) An adult male, considered to be sufficiently mature and independent. He is a big boy and can take care of himself.
قابل توجه دوستانی که بی دلیل dislike میکنن.
سه نوع معنی داره :
۱ : به صورت خودمونی میشه : پسر جون.
۲ : معنی دوم ان برای افراد مهم و با نفوذ استفاده میشه.
۳ : برای افرادی که کله گنده هستند ، که بیشتر سیاه پوستان اصیل آمر یکا این را استفاده می کنند.
Examples :
Hey big boy, if you hurt her, I'll kill you.
هی پسر جون ، اگر تو بهش (به او ) صدمه بزنی ، تو را خواهم کشت.
You should respect who are big boys in this company.
تو باید به کسانی که با نفوذ و مهم هستند در این شرکت احترام بذاری.
The big boy , disappointed me.
اون کله گنده ، مرا ناامید کرد.
یک اصطلاح محاوره است و معانی و کاربردهای متفاوتی داره
۱. آدم کت کلفت
۲. آدم جا افتاده، بالغ
۳. به "فرد یا شئ گنده منده" هم میگن
۴. فرد مهم و سرشناس
Hey , this is my pleasure to competing with someone who knows a lot of words , and I just 15.