پرسش خود را بپرسید

معنی و معادل ترکیبات زیر را بنویسید

تاریخ
٧ ساعت پیش
بازدید
١٣

رایحت
غره شهر
سلخ شهر
رقیمه جات
کراچتن
قلمی کردن
افعال ذمیه
من تبعه

٢٤,٤٦٣
طلایی
٥
نقره‌ای
٩٣٤
برنزی
١,٦٧٤

٢ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

🔹 رایحت

  • از ریشه‌ی «ریح» (عربی) = بوی خوش.
  • معادل فارسی: عطر، بوی خوش، نسیم خوش.
  • کاربرد: بیشتر در متون ادبی و قدیمی.

🔹 غره شهر

  • «غره» = آغاز، اول.
  • معادل فارسی: روز اول ماه.
  • مثال: «غره‌ی محرم» = روز نخست ماه محرم.

🔹 سلخ شهر

  • «سلخ» = کندن پوست، استعاره از پایان.
  • معادل فارسی: روز آخر ماه.
  • مثال: «سلخ رمضان» = آخرین روز ماه رمضان.

🔹 رُقیمه‌جات

  • «رقیمه» از «رقم» = نوشته، سند.
  • معادل فارسی: اسناد و نوشته‌ها، اوراق رسمی.
  • کاربرد: در متون حقوقی و دیوانی قدیم.

🔹 کراچتن

  • واژه‌ای قدیمی در فارسی دیوانی، به معنای «اجاره کردن» یا «به کرایه گرفتن».
  • معادل فارسی: اجاره کردن، کرایه کردن.
  • مثال: «خانه را کراچتن نمود» = خانه را اجاره کرد.

🔹 قلمی کردن

  • در فارسی قدیم: نوشتن با قلم، ثبت کردن.
  • معادل فارسی: نوشتن، ثبت کردن، تحریر کردن.
  • مثال: «نام او را در دفتر قلمی کردند» = نامش را ثبت کردند.

🔹 افعال ذمیه

  • «ذمه» = تعهد، ضمان.
  • افعال ذمیه = افعالی که موجب ضمان یا مسئولیت مالی/حقوقی می‌شوند.
  • معادل فارسی: اعمال ضمان‌آور، افعال موجب مسئولیت.
  • کاربرد: در فقه و حقوق اسلامی.

🔹 من تبعه

  • عبارت عربی = «از اتباع».
  • معادل فارسی: از شهروندان، از اتباع یک کشور.
  • مثال: «من تبعه ایران» = من از اتباع ایران هستم.

📌 این ترکیبات بیشتر در متون فقهی، حقوقی و دیوانی قدیم دیده می‌شوند و امروزه معادل‌های ساده‌ترشان (مثل «اول ماه»، «آخر ماه»، «اسناد»، «اجاره کردن»، «نوشتن»، «اعمال ضمان‌آور»، «اتباع») رایج‌تر است.

٥٨٣,٢٤٠
طلایی
٤٦٦
نقره‌ای
٧,٣٥٨
برنزی
٤,٥٩٠
تاریخ
٤ ساعت پیش

درود بر شما
در مورد افعال ذمیه تجدید نظر فرمایید

من تبعه=اهل یک محل یاقوم

رایحت=بو ورایحه

غره شهر=روز اول ماه قمری

سلخ شهر= روز آخر ماه قمری 

رقیمه جات= مکتوبات و نوشته جات

کراچتن= قرنطینه کردن

قلمی کردن= نوشتن و گزارش کردن

افعال ذمیه = کارهای زشت و ناپسند

٢١,١٠٧
طلایی
٨
نقره‌ای
٢٧٩
برنزی
٣١٨
تاریخ
٤ ساعت پیش

درود بر شما
بسیار عالی

پاسخ شما