ماجراهای پینوکیو و شهربازی

پدر   ژپتو خالق پینوکیو بود و   ا شاره به خداوند دارد . 

روباه مکار ، اشاره به سیاستمداران و    پدید آوران باورها و فرقه ها .

گربه نره که تقریبا نابینا بود و در ضمن عینک سیاه هم می زد ، نشانه آدمهای کور دل و نادان و جاهل هست که در خدمت امثال روباه مکار هستند . 

مرد حیله گر صاحب شهر بازی و سیرک ، نماد امپریالیسم جهانی است  که با استفاده از علم ماشینی ، توانسته شهرها ، انواع لذت جوئی ها و غذاهای آماده و داروهای شیمیائی و  رفاه و تفریحات ناسالم را به مردم دهد  که همان شهربازی است .

علم ماشینی از یک طرف ماشین و آلودگی و کارهای پشت میزی و موبایل و ... را تولبد می کند و پول می گیرد و بعد از اینکه آدمی را مریض و ضعیف و روان پریش کرد و انواع سرطان و بیماری در آدم پدیدار شد  حالا دارو و تجهیزات پزشکی و .... را به آدم می فروشد . از دوسر ، سود می کند . 

و خر و الاغ شدن ، اشاره به کودن و بارکش شدن و برده شدن  آدمی دارد .  بخاطر اینکه جذب بازی و سرگرمی دنیوی می شود و هدف خلقت خود ( عقل و سخن گفتن ) را فراموش می کند . 

فرشته ها هم ، یادآور آموزش و تعلیم و پند پدر ژپتو بودند .  

  دروغ گوئی و وارونه جلوه دادن ، مهم ترین عامل فساد و نزول آدمی است . 

چراکه ذهن خودشخص دروغ گو ، به خودش هم دروغ می گوید و در توهم و وهم ، ادامه حیات می دهد . 

هر چه کنی به خود کنی

گر همه نیک و بد کنی